در این مطلب میخواهیم مفهوم یکپارچگی برند را با برند Innocent بررسی کنیم. ابتدا تاریخچهی برند و فعالیتهای متنوع آن را میبینیم و بعد بیشتر در موردش حرف میزنیم.
اتفاقی که اتفاقهای خوب بیشتری را رقم زد
Innocent در سال ۱۹۹۸ توسط ۳ همکلاسی تاسیس شد. ماجرا از این قرار بود که این سه دوست، بلیط ۵۰۰ پوندی یک فستیوال موسیقی را خریده بودند و در آن شرکت کردند. در آن فستیوال آنها ضمن فروختن اسموتی به مردم، از مشتریان خواستند با پاسخ به این پرسش، سرنوشت آیندهشان را تعیین کنند؛ «آیا باید شغل امروزمان را برای درستکردن اسموتی رها کنیم؟» پاسخهای مثبت، لیوانهای خالیای بود که در سطلی با عنوان «بله» انداخته میشد و پاسخهای مثبت در سطلی با عنوان «خیر». در انتهای روز، تعداد پاسخهای مثبت سر به فلک میکشید. روز بعد هر سه دوست شغلهایشان را ترک کرده بودند. شرکت شروع به کار کرد و بعد از سه ماه توانست سرمایهگذار پیدا کند. جالب است بدانید آنها با سه دستور اسموتی شروع کردند که امروز تنها یکی از آنها وجود دارد.
خیریه؛ تار و پود اصلی برند از همان ابتدا
از همان ابتدا بشردوستی در قلب ارزشهای Innocent وجود داشت تا جایی که در سال ۲۰۰۳ شرکت تا مرز ورشکستگی پیش رفت؛ آنها ۴۶٪ سودشان را به خیریهها کمک میکردند. همین مسئله باعث شد برند، خیریهی خودش را پایهگذاری کند تا بتواند از NGOهای کشورهای درحال توسعه حمایت کند.
کمپین بزرگ مردمی
در سال ۲۰۰۴ بطریهای Inoocent به کلاههای پشمی خیریه ملبس شدند و تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است.
برند از مردم میخواهد برای بطریهایش کلاههای پشمی ببافند و مبلغ فروش هر بطریِ کلاهبهسر، به خیریهی مربوط به سالمندان در انگلیس ارسال میشود تا سالمندان این کشور از تنهایی نجات پیدا کنند و بتوانند در فعالیتهای دستهجمعی شرکت کنند و شادی را تجربه کنند.
رشد برند
آبمیوهها و سبزیجان مختلف در طول سالها به محصولات برند اضافه شد.
و البته ناکامیهای برند را نباید فراموش کرد، آنها پیش از سال ۲۰۰۹ مجبور به تعدیل نیرو شدند و فروششان به شدت کاهش پیدا کرد.
در سال ۲۰۰۹ Coca-Cola بخشی از سهام این شرکت را خرید و تا به امروز این روند ادامه داشته است و در سال ۲۰۱۴ درصد مالکیت سهام Coca-Cola به ۹۰٪ رسیده است.
حالا این برند انگلیسی در آلمان، اتریش و دانمارک اولین برند آبمیوه و اسموتی است.
ارزشهای برند:
•طبیعی باش
•کارآفرین باش
•بخشنده باش
•مسئولیتپذیر باش
درسهایی از داستانسرایی برند
درس اول. ساختن اجتماعی نه چندان کوچک حول داستان برند
واقعیت این است که سه بنیانگذار این برند، داستان تاسیس Innocent را جدی گرفتند و براساس آن هر سال یک کنسرت آنپلاگد برگذار میکنند. این فستیوال هیجانانگیز
شرکتکنندگان را به دوری از فناوری و گپ و گفت با اطرافیان تشویق میکند. خلاقیت، کلاسهای رقص و غذاهای سالم و تازه از فعالیتهای کنسرت سالانهی این برند است.
آنها خیلی به گروهها و اجتماعهای کوچکی که میسازند اهمیت میدهند. در دورههای متناوب مشتریها را به شرکتشان دعوت میکنند و از آنها برای محصولاتشان دستورالعملهای جدید میگیرند.
درس دوم. داستانسرایی
آنها تولیدات ویدیویی و عکسی زیادی دارند. حضور قدرتمندشان در فضای آنلاین، بستهبندی خاص و به یادماندنی Innocent در یادها میماند. آنها نه تنها داستانسرایی میکنند بلکه این داستانها را به هر شکل ممکن، در معرض دید مردم میگذارند و به تجربهی مشتری اهمیت زیادی میدهند.
ویدیوها مردمی معمولی را نشان میدهد که داستانهایشان به زندگی مردم واقعی مرتبط است؛ به عبارت دیگر Innocent تنها از بزرگی خود و خوبی محصولاتش سخن نمیگوید.
در سال ۲۰۱۶ برند کمپین «ونس علف گرسنگی» را راه انداخت. در توضیح باید بگویم «علف گرسنه» یک افسانهی قدیمی ایرلندی است و به علفی نفرینشدن برمیگردد که هر کس روی آن پا بگذارد همیشه گرسنه خواهد بود. برند با اتکا به این افسانه میخواست، گرسنگی و تمایل تمامنشدنی مردم را به میوه و سبزیجات نشان دهد. ونس (ماشین Innocent) کتاب دستورالعملهای تهیهی اسموتی Innocent را با عنوان «به خانوادهتان چیزهای خوب بدهید» پخش میکرد. در این کمپین از مردم خواسته شده بود عکسهای ونس را در شبکههای اجتماعیشان منتشر کنند.
www.innocent.com