
احسان حامی مدیر کسب و کار در گروه سولیکو، در یادداشتی به تأثیر وضعیت پرالتهاب کنونی بر عملکرد واحدهای بازاریابی پرداخته است. او از توقف برنامهها، ناتوانی در برنامهریزی و کمتوجهی به مدیریت دانش بهعنوان بحرانهایی یاد میکند که در صورت تداوم، میتوانند آینده مارکتینگ سازمانها را بهشدت تحتتأثیر قرار دهند.
ناتوانی در برنامهریزی، بحران اصلی مارکتینگ امروز
یکی از جدیترین بحرانهایی که کسبوکارها، بهویژه واحدهای مارکتینگ، در شرایط پرالتهاب امروز با آن مواجه هستند، توقف پروژههای فصلی از یک سو و از سوی دیگر، ناتوانی در برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت است. بخش مارکتینگ که ماهیتاً وظیفه توسعه آینده سازمان را بر عهده دارد، در نبود چشمانداز روشن، عملاً زمینگیر میشود. این وضعیت گاه تا جایی پیش میرود که برخی سازمانها به ناچار به تعدیل نیرو یا حتی تعطیلی کامل این واحد میرسند.
ضرورت گفتوگو بهجای تصمیمهای هیجانی
در چنین شرایطی، شاید پرهیز از تصمیمگیریهای هیجانی و شتابزده و حرکت بهسوی گفتوگو و هماندیشی میان مدیران ارشد سازمان، تنها راهکار مشترکی باشد که بتواند مسیر برونرفت را ترسیم کند.
تجربهاندوزی بدون مدیریت دانش، تکرار بحران
البته نمیتوان منکر این واقعیت شد که تعدد بحرانها در سالهای اخیر، بسیاری از کسبوکارها را مقاومتر کرده و قدرت مواجهه آنها را تا حدی افزایش داده است. با این حال، نبود مدیریت دانش ساختاریافته در بخش قابل توجهی از سازمانها، سبب شده است که تجربیات بهدستآمده از بحرانها، به سرمایه دانشی پایدار تبدیل نشود. این موضوع در عمل موجب تکرار غافلگیری در بزنگاههای مشابه میشود.
مستندسازی تجربهها، راه عبور از بحرانهای آینده
در این مسیر، اگر بخواهیم با چالشهای آینده روبهرو شویم، چارهای جز مستندسازی تجربهها و تبدیل آنها به رویههای سازمانی نخواهیم داشت.