ام بی ای نیوز: چهارمین میزگرد تخصصی ام بی ای نیوز با موضوع “بررسی بایدها و نبایدهای تولیدمحتوا در شبکههای اجتماعی” برگزار شد. در این میزگرد سرفصلهای مانند: چه بایدها و نبایدهایی درتولیدمحتوا برای شبکههای اجتماعی باید رعایت شوند؟ چرا تولیدمحتوا برندهای ایرانی درشبکههای اجتماعی دچار تکرار میشوند؟ آیا حضور آژانسهای تبلیغاتی در تولیدمحتوای شبکههای اجتماعی لازم است؟ برندهای ایرانی برای تولید محتوا در شبکههای اجتماعی با چه چالشهایی روبرو هستند؟ بررسی شد. در این میزگرد “ماندانا سینا مدیرمارکتینگ شرکت پاکنام”، “میناحقیقی مسئول دیجیتال مارکتینگ برند پمینا” ، “حسام قریشی مدیردیجیتال مارکتینگ اسنپ تریپ (مدیرمارکتینگ سابق بادی اسپینر)” و ” محمد شنوایی معاون طرح و توسعه شرکت آریان کیمیاتک” حضور داشتند. در ادامه مشروح این میزگرد را میخوانید
در شرکت و گروه حوزه فعالیتان چه استراتژی را برای تبلیغات دیجیتال اجرایی میکنید؟
ماندانا سینا: قبل از پاسخ به این سئوال اجازه دهید کمی درباره مجموعه پاکنام برایتان بگویم. هولدینگ پاکنام، مجموعهای تولیدیست که چندین شرکت را در زیرمجموعه خود جای داده است. کارخانه پاکنام یکی از قدیمیترین و مجهزترین کارخانههای تولیدکننده شوینده درکشور است که برندهای تاپ، یکتا، دی و آرن را در بازار داخلی تولید میکند. بیسکویت گرجی به عنوان زیر مجموعه هلدینگ پاکنام در صنعت شیرینی و شکلات فعالیت میکند و برخی دیگر از کارخانه جات هلدینگ در حوزههای دیگری مانند سیمان و… محصول به بازار ارائه میکنند. علاوه براین پاکنام به واسطه مالکیت مجموعه به کشت و صنعت چین چین، شرکت دوکارژابیز برند( ببک)، تن ماهی ایلیکا و… مرتبط است. مدیریت مارکتینگ تمامی مجموعه بصورت درون سازمانی و دریک واحد انجام میشود. چنین روندی باعث شده که مدیریت مارکتینگ تمامی شرکتها در ارتباط با یکدیگر باشند.
اولین حضور فعال مجموعه ما در دیجیتال با برند گرجی شروع شد و در حال حاضر درحال توسعه بسترهای دیجیتال برای برند تاپ، ببک و چین چین هستیم. ما در گرجی تلاش کردیم، درتمامی پلتفرمها با دادههای که بنیان تبلیغاتی نداشته باشند، حضور داشته باشیم. گرجی جزی اولین برندهای حاضر درعرصه دیجیتال بود و برای جذب مخاطب با چالش جدی روبرو نشد. ما برای گرجی به دنبال محتواسازی درست بودیم. اما با ورود برندهای دیگر به دیجیتال و ارائه کدهای تخفیف و محتواهای تبلیغاتی کار برای ما سخت شد. مطمئنا محتواسازی به شکل صفحه گرجی مخاطبان وفادارتری را نسبت به صفحههای دیگری که محتواسازی را برمبنای تخفیفات شکل دادهاند، ایجاد خواهد کرد. در نتیجه ما درتلاش هستیم محتواهای یونیکی تولید کنیم که از موجسواری همیشگی برروی مناسبتها و تخفیفات و… به دور باشند. برای ما مهم است که محتوای تولید برای اینستاگرام متفاوت از فضای توییتر و مابقی شبکههای اجتماعی باشد. معمولا برندها محتواهای را تولید و با تغییرات اندکی در رسانههای دیگر منتشر میکنند. تجربه به ما نشان داد که ذائقه افراد حاضر در توییتر با مابقی شبکههای اجتماعی بسیار متفاوت است. با توجه به این موضوع ما برای هر پلتفرم یک گروه برای محتواسازی درنظر گرفتهایم.
مینا حقیقی: هولدینگ سولیکوکاله از سال ۹۴ تصمیم گرفت، دپارتمان دورن سازمانی خود را به منظور اجرا و مدیریت فعالیتهای دیجیتال راهاندازی کند. ما طی تجربهای که در این مدت به دست آوردیم به این نتیجه رسیدیم که محتوا تا زمانی که ارزش افزودهای برای مخاطبان نداشته باشد، محتوای تاثیری گذاری نخواهد بود. ما با تولید محتواهای متنوع، ارزش افزودهای که مخاطبانمان به دنبالش بودهاند را ارائه کردیم. در واقع ما شبیه نانو اینفلوئنسرهای شدیم که برای مخاطبان خود محتوای ارزشمند تولید میکنند.چنین محتواهایی الزاما تبلیغاتی و صرفا در جهت معرفی محصولات نیستند.ما خودمان را در جایگاه اینفلوئنسری قرار دادیم که روزانه ارتباط عمیقی با مخاطبان خود برقرار میکند. چنین روندی باعث شده که مخاطبان دائما با ما در ارتباط باشند و ما برروی آنها تاثیر بگذاریم. نتایج عملکردما ن تا به این لحظه درخشان بود و ما در زمینه تولیدمحتوای رسپی نتایج خوبی بدست آوردیم. با توجه به نتایج به نظرم در مسیر درستی قرار گرفتهایم.
فعالیت برند پمینا از سال ۹۷ در شبکههای اجتماعی با گروه محصولات پیتزا شروع شد. ولی برند پمینا طیف وسیعی از گروه محصولات مختلف را در بازار به مخاطبان خود ارائه میکند. برند پمینا از بهمن سال گذشته شروع به معرفی تمامی گروه محصولات مختلف خود کرده است. ما بلافاصله بعد از شروعحرکت در این مسیر با کرونا برخورد کردیم و این موضوع باعث ایجاد تغییراتی در پروژههای که برای آن برنامه ریزی کرده بودیم شد اما توانستیم به مسیر خود ادامه بدیم و در این مسیر به رشد دلخواه مان برسیم . در حال حاضر نیز بازخوردهای خوبی از مخاطبان دریافت کردیم و تاثیر مورد نظر را برآنها گذاشتهایم. برای ما مهم است که مخاطبان علاوه بر دنبال کردن یک صفحه بتوانند با آن ارتباط موثری برقرار کنند. اینکه برندی بتواند ارزش افزودهای متناسب با هویت خودش ارائه کنه و در این مسیر مخاطبان بتواند با آن ارتباط برقرار کند، بسیار مهم است. ارتباطی که در طول زمان باید حفظ شود. حفظ ارتباط با مشتریان بسیار مهم است و برخی از برندها پس از مدتی فعالیت و تولیدمحتوای خوب ارتباطشان با مخاطبان قطع میشود. چنین نگاهی یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که برخی از برندها در شبکههای اجتماعی انجام میدهند. ما در هولدینگ سولیکوکاله سعی داریم، با نگاه بلندمدت و داشتن استراتژی مشخص حضور پرقدرتی در فضای دیجیتال داشته باشیم. فضای دیجیتال یک فضای زنده و پویایست، و ممکن است مخاطبان پس از مدتی نظرشان درباره یک ایده تغییر کند، برندها با داشتن تیم استراتژی درون سازمانی میتوانند روزانه شرایط را رصد و با تغییرعملکرد مخاطب آن را در فعالیتهای خود اعمال کنند.
محمد شنوایی: آریان کیمیا تک یکی از شرکتهای زیرمجموعه گروه صنعتی گلرنگ است که درحوزه آرایشی و بهداشتی فعالیت دارد. این شرکت بالغ بر ۱۲ برند فعال در بازار دارد. مای و شون، معروفترین برندهای این شرکت هستند. حضور شرکت ما در شبکههای اجتماعی به دلیل حوزه فعالیت و گروه مخاطبان (بیشتر خانمها) بسیار حساس و مهم است. چون ما در چنین فضایی از بازخوردهای مختلف مخاطبان نسبت به محصولات و کیفیت آنها آگاه میشویم. واحد دیجیتال شرکت آریان کیمیا تک از سال ۹۳ راه اندازی و به مرور به بلوغ رسیده است. در تلاش هستیم، محتواهایی را تولید و منتشر کنیم که مورد استفاده مخاطبان باشد. شرکت با اینکه ۱۲ برند را مدیریت میکند اما با توجه به موقعیت هر برند، ما محتواهای متفاوتی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم. البته اوایل کار با مدیریت ۱۲ برند چالش داشتیم. اما در حال حاضر تیم حرفهای به منظور تولیدمحتوا گردهم آمدهاند.برای تولید محتوا بخصوص محتواهایی که بصورت عمومی قرار است منتشر شوند، حساسیت زیادی داریم. در مورد انتخاب فضاهایی که قرار است، محتوا در آنها نیز منتشر شود، بسیار حساس هستیم. چنین محتواهایی تا سطح مدیریت به دقت کنترل میشوند. چون اینفلوئنسرها و یا فضاهای دیگر همانقدر که اثرگذاری مثبت دارد امکان دارد، اثرگذاری منفی نیز برای برند به همراه داشته باشند.
علاوه بر این موارد برقراری ارتباط با مخاطبان و بحث UGC (User-Generated Content) در دیجیتال برای ما بسیار مهم است.
حسام قریشی: حوزه کاری اسنپ تریپ در زمان کرونا با تغییرات اساسی روبرو شد و کرونا تاثیر بسیاری بر فعالان این حوزه گذاشت. با توجه به این موضوع فعالیت ما نیز در شبکههای اجتماعی کمتر شده است. البته فعالیت متوقف نشده و رقبا ما هم سعی میکنند، حضور فعالی داشته باشند. اگر بیلبوردهای شهر را مشاهده کنید، فعالان حوزه گردشگری حضور بالایی دارند.در واقع با اینکه آمار سفر رفتن کاهش یافته اما فعالان درتلاش هستند که این موضوع را به مخاطبانی یادآوری کنند. با اجرای این کار ارتباط آنها با مخاطبان از بین نمیرود. ما نیز مانند مابقی رقبا همچنان در شبکههای اجتماعی با تمرکز بر اینستاگرام فعال هستیم. البته شبکههای دیگر مانند توییتر نیز برایمان مهم است و روزانه آن را چک میکنیم. لینکدین با توجه به گروه مخاطبانش همیشه مورد توجه اسنپ تریپ بوده است. با توجه به اینکه من مدتها مدیرمارکتینگ بادی اسپینر هم بودم، بهتر است درباره این برند نیز به نکاتی اشاره کنم. نگاه برندهای فشن به شبکههای اجتماعی با مابقی برندها متفاوت است. شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام برای برندهای فشن بسیار مهم هستند. اینستاگرام بهترین فضا برای نمایش عکاسی مدلینگها است. چنین عکسهایی با توجه به هویت و استراتژی که از قبل تدوین شده منتشر میشوند. عکسها بر اساس داستان برند گرفته شده و به مرور منتشر میشوند. پس از انتشار، بازخوردهای دریافتی به دقت تحلیل میشوند.
مخاطبان صفحات اجتماعی پس از مدتی به اطلاعات ارائه شده استناد میکنند، چقدر درجمع آوری و نشر اطلاعات دقت میکنید؟
شنوایی: اگر اطلاعات درباره مصرف کالا باشد، حتما با واحد R&D چک میشود. دقت ما درتولید محتوا درست بسیار بالاست. چون مخاطبان به اطلاعات استناد کرده و امکان دارد دچار اشتباه شوند. از طرفی ما همیشه تحلیلی برروی اطلاعات و دیتاهای مصرف کنندگان انجام میدهیم و پس از دریافت این اطلاعات محتواها بهبود مییابند.
با توجه به اینکه شرکت شما چندین برند را زیرمجموعه دارد، آیا برای هر برند استراتژی مجزایی در شبکههای اجتماعی اجرا میکند؟
سینا: به نظرم درحوزه تولیدمحتواهای شبکههای اجتماعی باید و نبایدی وجود ندارند. تولیدمحتوا درشبکههای اجتماعی به گروه مخاطبان، صنعت، هویت برند و گروه محصولی باز میگردد که درآن فعالیت میکنید. برای مثال: فعالیت در حوزه آرایشی و بهداشتی یکی از جذابیتترین بخشهای تولیدمحتوا در شبکههای اجتماعیست. این بخش به خاطر حضور بانوان نیاز به تولیدمحتوای جذاب و اطلاعات به روز شده از ترندها و کالاها دارد، چنین مواردی جزی بایدهای این بخش از بازار است. برهمین اساس میتوان با ارائه اطلاعات تکمیلی مخاطبان را حداقل برای یکبار تست کردن کالا جذب کرد. در مورد غذا و شیرینی و شکلات نیز شرایط تاحدودی به همین شکل است و اصولا تصاویر اشتها برانگیز از غذا و سبک زندگی یکی از عمده دلایل نفوذ زیاد اینستاگرام در زندگی مردم کشورمان شده است. اما استراتژیهای حوزه شوینده با مابقی بازار متفاوت است. در این حوزه کلیشههای ذهنی مختلف و وفاداری نسبت به برندها بسیار دیده میشود و رسیدن به الگویی که اثر بخش باشد دشوارتر است. از طرفی هر پلتفرم گروه مخاطبان خاصی دارند و برای مثال: برای مخاطبان توییتر معرفی محصولات شوینده جذاب نیست و حاضران در آن شبکه اجتماعی چنین دغدغهای ندارند. در نتیجه ما برای تولید محتوای این بخش از بازار به سراغ فاکتورهای دیگری مانند سئو سفید، PR، اینفلوئنسرمارکتینگ (فعالان حوزه خانه داری) و.. رفتهایم. این در حالی است که سیاستهای برند گرجی کاملا مسیر دیگری را طی میکنند. جالب است بدانید که پایه فعالیتهای دیجیتال گرجی از توییتر شروع شد. برای برند گرجی بسیار مهم است که چه محتوای را تولید و با چه گروهی از اینفلوئنسرها همکاری میکند. گرجی به سراغ اینفلوئنسرهای جنجالی نمیرود و به واسطهی طیف مخاطبانی که در توییتر دارد، در خصوص همکاریهای مشترک دقت و حساسیت دو چندان دارد. اما در حوزه شویندهها همانطور که گفته شد به همکاری با اینفلوئنسرها بسیار نیاز داریم. در حال حاضر نیز در پاکنام KPI افزایش دنبالکنندگان را براساس PR و اینفلوئنسر تنظیم کردهایم.
برای دیدن ویدیو روی لینک کلیک کنید.https://aparat.com/v/eoyU9
اینفلوئنسر مارکتینگ برای گروه سولیکو و پمینا اهمیت زیادی دارد و در این بخش نیز تمرکز بسیاری داشته است، در این باره توضیح بفرمایید؟
حقیقی: با توجه به محدودیتهای داخلی و خارجی که دراین فضا وجود داره، اینفلوئنسرها ابزار مناسبی برای معرفی و نزدیک شدن به مخاطبان هستند. ما سعی کردیم درانتخاب اینفلوئنسرها حساس باشیم و افرادی را انتخاب کنیم که با برند ما همخوانی داشته باشند هستیم و الزاما دنبال کنندگان بالای یک اینفلوئنسر دلیلی بر انتخاب آن فرد برای برند ما نیست. ما براساس ماهیت برند و محصول اینفلوئنسرها را انتخاب میکنیم. در واقع به سراغ اینفوئنسرهای میرویم که با محصول مورد نظرمون ارتباط نزدیکی داشته باشند. که باعث ایجاد باورپذیری در مخاطبان بشه. ما در هولدینگ سولیکوکالهفعالیت های زیادی را در حوزه اینفلوئنسر مارکتینگ انجام دادیم و آزمون و خطاهای بسیاری همکرده ایم. اینفلوئنسرها بخشی از فعالیتهای ما در اینستاگرام هستند. بعد از شروع فعالیت کلیه گروه محصولات پمینا در اینستاگرام تا دو ماه قبل هیچ فعالیت خارج از صفحه اصلی برای برند پمینا انجام ندادیم. اما با این حال تقریبا توانستیم به یک رشد خوبی برسیم. چنین اتفاقی برای ما نشان دهنده این مورد بود که محتوای داخلی صفحه برای مخاطب جذاب بوده و توانسته با مخاطبانش ارتباط برقرار کنه. در نظر داشته باشید که ما در این مسیر با این مشکل مواجه بودیم که یکی از مهم ترین مشکلات آگاهی بسیارپایین مخاطب ایرانی نسبت به غذاهای منجمد و آماده بود. بنابراین ما در تلاش هستیم که محتواهایی را نیز در جهت فرهنگسازی مصرف غذاهای آماده تولید و منتشر کنیم. با توجه به نتایج به نظرم تا الان توانستهایم فعالیت موثری داشته باشیم.
برای دیدن ویدیو روی لینک کلیک کنید.https://aparat.com/v/tfeG4
با توجه به حوزه فعالیتتان آیا بایدها و نبایدهایی در مورد همکاری با اینفلوئنسرها تعریف کردهاید؟
شنوایی: برندهای شرکت آریان کیمیاتک در حوزه اینفلوئنسرمارکتینگ فعالیت بسیاری داشته و روزی بطور متوسط با یک اینفلوئنسر همکاری دارند.این تعداد در بعضی از روزها و کمپینها بالاتر نیز میروند. تقریبا با تمامی اینفلوئنسرهای حوزه آرایشی و بهداشتی در ارتباط هستیم و همکاری داریم.علاوه بر اینفلوئنسرها با میکرو اینفلوئنسرها نیز همکاری داریم و در برخی موارد به آنها در رشد صفحاتشان کمک میکنیم. البته همکاری با این حوزه چالش برانگیز است و در مواردی از طرف ارگانهای دولتی فراخوانده شده و یا تذکر دریافت میکنیم. ما در تلاش هستیم که موازین و قوانین کشور را به دقت رعایت کنیم و متناسب با آنها محتوا تولید کنیم. از طرفی نمیتوان اینفلوئنسرها را محدود به اجرای یکسری قوانین کرد، چون ماهیت آنها تولید محتوای جذاب است. آنها باید متناسب با صفحه خود و مخاطبانشان محتوا تولید کنند و محدود کردن، جذابیت محتوا را کمتر میکند. ما معمولا بریفی برای اینفلوئنسرها ارسال و آنها براساس اطلاعات ما محتوا را تولید میکنند. البته قبل از انتشار، محتوا توسط ما به دقت بازبینی و بررسی میشود. نظارت باید باشد چون صحت محتوا و شکل آن برای ما مهم است و غلط بودن آن به برند آسیب جدی وارد میکند. در مجموع نمیتوان نگاه صفر و یکی به این موضوع داشت. ما باید محتوای تولید کنیم که مخاطبان خواهان دیدن آن باشند و ذهنیت بدی نسبت به ما در فکرش ایجاد نشود.
بیشترین چالشها در اینستاگرام اتفاق میافتد. اما توییتر نیز به خاطر ماهیتی که دارد، همیشه بررسی میشود. منفی نمایی متاسفانه در این شبکه اجتماعی بیشتر از شبکههای دیگر است. برای مثال: اوایل شیوع کرونا گروه ما فعالیتهای زیادی را در حوزه مسئولیت اجتماعی اجرایی کرد و ما به خاطر تولیدات مواد ضدعفونی همکاری خوبی را با بیمارستانها و مراکز درمانی داشتیم. این کار در طول تعطیلات نوروز نیز اجرایی شد. اما در طی انجام اینکار یک نفر محتوای دنبال بسته بندی که حاوی مواد ضدعفونی بود را خارج و به جای آن تخم مرغ گذاشته و از آن عکاسی و در فضای مجازی منتشر کرده بود. چنین کار غلطی چالشهای بزرگی را برای ما ایجاد کرد.
همانطور که قبلا نیز عنوان کردم: حوزه آرایشی و بهداشتی حساس است و تنها رسانهای که به راحتی بتوانیم در آن محصول را نشان دهیم دیجیتال است. همین موضوع باعث شده که هر سال بودجه بخش دیجیتال را افزایش دهیم. در رسانههای دیگر مانند محیطی فقط نام و شعار را میتوانیم به نمایش بگذاریم. در حوزه شوینده نیز با چنین مشکلاتی روبرو هستیم. برای مثال: برای آگهی تلویزیونی شامپو بدن نزدیک به ۲۰ بار بازبینی و اصلاح صورت گرفت. به همین خاطر مجبوریم که در شبکههای اجتماعی تا حدودی با دست بازتر کار ارائه کنیم تا جبران رسانههای دیگر شود.
برای دیدن ویدیو روی لینک کلیک کنید.https://aparat.com/v/O65nK
قریشی: حوزه فشن و لباس نیز مانند حوزه آرایشی و بهداشتی بسیار حساس است. ما نیز در طی مسیر با چالشهای بسیاری روبرو شدیم. برای مثال: هر زمان که ما تبلیغات کلیکی را افزایش میدادیم، پس از آن بابت چندین عکس اخطار دریافت میکردیم. از طرفی همه افراد و سمتها در شرکتهابه خاطر شفافیت شبکههای اجتماعی درباره آن نظر میدهند و کسانی که سمت مدیریت دیجیتال را در شرکتها برعهده میگیرند، کار سختی را در پیش دارند. چنین شفافیتی عواقبی هم دارد و شبکههای اجتماعی را مانند تیغ دولبه کرده است. علاوه بر اینستاگرام، توییتر نیز از جنبه PR اهمیت دارد، چون باید به دقت نظرات مخاطبان را در این شبکه اجتماعی دنبال کنید. بازخوردهای مثبت و منفی برای برند بسیار با اهمیت است. چنین بازخوردهایی نقش تحقیقاتی دارد که برندها همواره باید نسبت به خود اجرا کنند. اگر در شبکهای بازخوردهای منفی بسیاری منتشر شود، باید برند به فکر بهبود باشد.
درباره بایدها و نبایدها، باید بگویم: درست است که هر شبکهای الگوریتمهای خاص خود را دارد اما بایدها و نبایدها را خود برندها برای بهتر دیده شدن و درگیری بیشتر با مخاطبان تعیین میکنند. اگر برندها دقیقا اهداف خود را تعیین کنند، قطعا موفقیت بدست خواهند آورد. برای مثال: بادی اسپینر بعد از مدتی لاین بانوان را راه اندازی کرد و ما برای تبلیغات این بخش با اینفلوئنسرهای خانم همکاری داشتیم. برخی از این همکارها مثبت و برخی دیگر مثبت نبود. در این مسیر با برخی از اینفلوئنسرها طولانی مدت همکاری کردیم و این زمان طولانی باعث شده که پاسخ بهتری از تبلیغات دریافت کنیم.
همچنین به خاطر کرونا بسیاری از برندهای حوزه پوشاک به سمت فروش آنلاین سوق پیدا کردند. بادی اسپنر مدتها قبل به سمت فروش آنلاین و ایجاد زیرساختها حرکت کرده بود و دراین زمینه نیز موفق بوده است. در زمان بلک فرایدی نیز تبلیغات گستردهای در اینستاگرام اجرا و توانستیم از طریق فروش آنلاین نتایج خوبی را بدست بیاوریم.
برای دیدن ویدیو روی لینک کلیک کنید.https://aparat.com/v/sYFG3
آیا در لینکدین پروژهای را اجرایی کردهاید؟
قریشی: ما تا به الان در این شبکه اجتماعی کمپینی را اجرایی نکردهایم. لینکدین ساختار سختی دارد. نگاه ما به لینکدین بیشتر نگاهیست که به توییتر داریم. درواقع جنبه PR این شبکه قویتر از شبکههای دیگر است. در این شبکه با اکانتهای شخصی نیز به واکنش مخاطبان جواب میدهیم. در این شبکه فعالان هر شرکت با هر سمتی امکان پاسخگویی به مشتریان را دارند.
شنوایی: در لینکدین پیج رسمی شرکت فعال است. اما ما کمپینی را در این شبکه اجرا نکردیم. ارتباطات در این شبکه بیشتر B2B است. ما نیز بیشتر اخبار و فعالیتهای مسئولیت اجتماعی را در این شبکه بازنشر میکنیم.
حقیقی: گروه سولیکو نیز مانند اکثر برندهای ایرانی در لینکدین صفحه رسمی دارد و بیشتر پیامهایی با ماهیتPR و منابع انسانی را در این شبکه منتشر میکند. ماهیت لینکدین در ایران هنوز شکل نگرفته است و ما تابحال در این شبکه کمپین تبلیغاتی را اجرا نکردیم.
سینا: شرکت پاکنام نیز در این شبکه کمپینی را اجرا نکرده و منابع انسانی شرکت در آن فعال است. جنس نقد کردن در این شبکه با توییتر فرق دارد. شبکه افراد در لینکدین با حوزه فعالیت برندها تا حدودی نزدیک است و بیشتر نقدها به تبلیغات و طرحهای تبلیغاتی میشوند. در واقع لینکدین در حال حاضر فضای مناسبی برای ارتباط گیری با مصرف کننده نهایی نیست.
یکی از بزرگترین دغدغههای برندها جلوگیری از تکراری شدن محتوا در شبکههای اجتماعیست برای رفع این دغدغه چه راهکاری را اجرایی کردهاید؟
سینا: این دغدغه چالش بزرگیست که ما نیز با آن دست به گریبانیم و نمیتوان گفت که برای آن درمانی پیدا کردهایم. در گرجی سعی کردیم که تقویم محتوایی گرجی براساس تقویم شمسی تنظیم نشود. ما در این تقویم از انتشار تبریک و تسلیتهای روزمرهایکهسایرین آنها را منتشر میکنند، دوری میکنیم. دوری کردن از تقویم شمسی به ما کمک میکند که دنباله روی موج محتوایی روزمره نشویم. البته برخی از مواقع مانند فوت استادمحمدرضا شجریان ما نیز مانند مابقی پیامی را منتشرکردیم. در مابقی موارد شاید انتشار محتواها را متوقف کنیم اما از موج های محتوایی روز دنباله روی نمیکنیم. با تمام این موارد ما نیز دغدغه تکراری نشدن محتوا در مورد صفحهی برندهایی مانند تاپ که هویت آنها هنوز شکل نگرفته داریم. به نظرم علت اصلی دغدغه تکراری شدن محتوا به نبود کانتنت پروایدر(CONTENT PROVIDER) متخصص در آژانسهای تبلیغاتی و برندها بازمیگردد. درواقع افراد فعال در این حوزهنه تحصیلات و نه تجربه بالایی در این زمینه دارند. برای مثال: کانتنتهای برند شده در ایران وجود ندارد. منظور محتوای جذاب و علمی که با حمایت برندی تولید شود. ما چند باری برای تولید اقدام کردیم اما متخصصی که در این زمینه بتواند ما را یاری کند، نیافتهایم.
حقیقی: برندهای ایرانی به دلیل اینکه در حال تولید ارزشهای یکسانی هستند، خیلی زود به تکرار میرسند. ما در برند پمینا سعی کردیم به دلیل اینکه دچار این چالش بزرگ نشویم، به سراغ تولید یکی از پر طرفدارترین تیپهای محتوای در اینستاگرام یعنی محتوای رسپی رفتیم. البته در این باره نیز دچار مشکل شدیم، چون بارها پیش آمده بعد از انتشار رسپی برخی از برندها با تغییراتی آن را در صفحات خود منتشر میکنند. ما برای متفاوت بودن تلاش بسیاری میکنیم. اما در تولید این محتوا نیاز به کمک داریم. در ایران آژانس تبلیغاتی دیجیتالی که بتواند به ما ایدههای جذابی ارائه کند، کم هستند. به همین دلیل مجبوریم این بخش را بصورت درون سازمانی اجرایی کنیم. به دلیل تکراری شدن محتواها دائم سعی کردیم مسیر حرکتی خود را برای تولید محتوا تغییر دهیم. البته شاید به دلیل جوان بودن این حوزه در صنعت تبلیغات باید کمی صبر کنیم و به فعالان آن فرصت دهیم. هنوز کسی در ایران در حوزه دیجیتال بازنشسته نشده که بتوانیم از تجربیات آنها در این زمینه استفاده کنیم. بنابراین تمامی برندها این مسیر را برای اولین بار تجربه میکنند. مطمئنا حضور آژانسهای متخصص میتواند به برندها کمک بسزایی کند. متاسفانه آژانسها نگاههای کوتاه مدتی به فعالیتهای دیجیتال دارند.اکثر ترجیح میدهند بطور مقطعی و در کمپینها در کنار برندها باشند. به همین دلیل برندها در اجرای کمپینهای تبلیغاتی موفقتر از تولید محتواهای روزمرهشان هستند. اکثر کارهای خلاقانه را در کمپینهای تبلیغاتی ارائه میشود.
ما در تلاش هستیم که کارهای خلاقانه را به جایزه دادن محدود نکنیم، هرچند برای برقراری ارتباط با مخاطبان نیاز به استفاده از این ابزار هستیم. شاید این روش برای خیلی از برندها جذاب نباشد اما درحال حاضر یکی از مهمترین ابزارهای برقراری ارتباط با مخاطبان شده است. علاوه براین موارد: بخشی از تکراری شدن به محدودیتها موجود باز میگردد. ما به خاطر محدودیتها مجبور به همکاری به اینفلوئنسرها هستیم. مگر چه تعداد اینفلوئنسرهای فعال تاثیرگذارکه در حوزه های متفاوت فعالیت میکنند در ایران وجود دارد. این دایره روز به روز در حال کوچکتر شدن است. از طرفی به نظرم یکی دیگر از دلایل این است که ما رسانه دیجیتال را با مابقی رسانههای تبلیغاتی مقایسه میکنیم. تداوم و ارتباط روزانه با مخاطبان در حوزه فعالیت دیجیتال و زنده نگه داشتن هویت برند بسیار حائز اهمیت است. اما برندها چنین نگاهی را به این حوزه ندارند و سعی میکنند از موفقیت همدیگر استفاده کنند. چنین نگاهی باعث تکرار میشود.
شنوایی: ما برای اینکه محتوای تولیدی میان ۱۲ برند گروه تکراری نباشد، همیشه با چالش روبرو هستیم. حال تصویر کنید، چالش چقدر بزرگتر میشود وقتی بخواهیم محتوای تولیدمان با مابقی برندها نیز یکسان نباشد و دچار تکرار نشود. همکاران به عدم حضور متخصص در این حوزه اشاره کردند. اما بحث کپی رایتینگ و تولید محتوا میان رشتهای است و باید فعالان این حوزه همزمان چند تخصص داشته باشند. بارها پیش آمده ما از نویسندگان خوبی دعوت به همکاری کردیم اما چون این افراد اطلاعاتی از سئو و ترندهای روز ندارند، پس از مدتی دچار مشکل شدیم. در همین راستا فردی که در سئو تخصص دارد، نمیتواند متن خوب بنویسد. ما برای رفع این چالش به افرادی که توانایی نوشتن دارند، مباحث دیگری مانند سئو و… را آموزش میدهیم. در واقع خودمان فرد متخصص آموزش میدهیم. به نظرم راهکار این چالش را باید خود برندها ارائه کنند. برای مثال: برگزاری دورهها با حضور مدیران دیجیتال برندها میتوانند به رفع این چالش کمک کند. آژانسهای این حوزه در تئوری قویتر از اجرا هستند. اکثر آنها در سئو نیز ضعیف هستند. اکثر آژانسها ایرانی به دلیل اینکه بیشتر در حوزه تبلیغات محیطی و تلویزیونی کار کردهاند، کمتر به دیجیتال توجه میکنند. وقتی به آنها سفارش دیجیتال میدهیم، فورا عنوان میکنند بخش BTL را نیز به ما واگذار کنید. به نظرم فضای آژانسها به مراتب بدتر از کسانی هستند به فریلنسر کار میکنند. آژانسها گمان میکنند، دنیای دیجیتال نیز رسانه فروشیست. ما به خاطر تجربه سعی میکنیم، تمامی فعالیتها را درون سازمانی انجام دهیم. البته در برخی از مواقع با فریلنسرهای ماهر همکاری میکنیم. همکاری با برندهای دیگر نیز برای ما نتایج خوبی به همراه داشته است. همکاری با سایتهای مانند خانمی، روبان و موتن رو هم برای ما جالب است. رصد میزان فروش در همکاری با این گروه از برندها برایمان امکان پذیر است.
قریشی: در بحث تکراری شدن محتوا دو موضوع را باید از هم تفکیک کرد. یک: تولید محتوا برای کمپینها. دو: تولید محتوای روزمره برای صفحه برند.به نظرم بهتر است، تولیدمحتوا برای این دو بخش بصورت برون سازمانی انجام شود. فعال و به روز بودن تیم ایده پردازی و اجرا در بخش تولیدمحتوا دیجیتال بسیار با اهمیت است. بررسی نمونههای خارجی و موفق دنیا و حضور افراد خلاق و به روز در جلسات مطمئن باعث میشود، برندها به نتایج خوبی برسند. در مجموع به نظرم میتوان ضعف نبود افراد متخصص را درون سازمانی برطرف کرد و نباید امید به بیرون از سازمان داشته باشیم.همانطور که عنوان شد حضور فریلنسرها نیز در پروژه به موفقیت بیشتر کمک میکند. به هر حال آنها بیرون از سازمان هستند و نگاه بیرونی و خلاق آنها به بهتر شدن کار کمک خواهد کرد. درمجموع برندها پیش از مراجعه به آژانسها باید خودشان بطور درون سازمانی واحد دیجیتال را با نیروهای قوی راه اندازی و سپس برای اجرای پروژهها به سراغ آژانسها بروند. سپردن این بخش به آژانسها نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت.
نقش آژانسهای تبلیغاتی را در دنیای دیجیتال چگونه ارزیابی میکنید؟
حقیقی: برندهایی در فضای دیجیتال حرفی برای گفتن دارند که یک دپارتمان قوی درون سازمانی راه اندازی کردهاند. چنین برندهایی یا با داشتن علم و دانش کافی میتوانند برعملکرد آژانسهای تبلیغاتی نظارت کنند، یا همانند هولدینگ سولیکوکاله مسئولیت پروژه های دیجیتال را به عهده دارند. اما گاهی برندها تمام کار خود را به آژانسها سپرده و خروجی لازم را دریافت نمیکنند. آژانسهای تبلیغاتی تمایل دارند که در پروژههای تبلیغاتی کوتاه مدت حضور داشته باشند. در این حالت اگر برندی از داخل قوی نباشد، پس از مدت کوتاهی تمام بودجه صرف شده را به هدر میدهد. رسانه دیجیتال با رسانههای دیگر متفاوت است. فعالیت در حوزه دیجیتال همانند تولید یک برنامه زندهای تلویزیونی میماند که شما باید هر روز آن را اجرا کنید. در این حالت اجرا کننده باید از تمامی اتفاقات روز آگاه باشد. آژانسهای تبلیغات تمایل دارند بیشتر به سراغ رسانههای دیگر که همانند ساخت یک فیلم سینماییست بروند. به نظرم قدرت برندها میتواند آژانسها را به سمت درستتری هدایت کند. اگر آژانسها بدانند که با مشتریان آگاهتری روبرو هستند، دانش خود را نیز ارتقاء میدهند. البته از اوایل امسال رویکرد آژانسها کمی تغییر کرده و خودشان نیز به فضای دیجیتال علاقه نشان میدهند. آنها اگر نگاه بلندمدتی به موضوع داشته باشند و بدانند که سودی که نصیبشان میشود، دراز مدت است مطمئنا اتفاقات خوبی در این باره رخ میدهد.امروزه علاقه مندی برند به حضور در این حوزه و بودجه ایکه برای آن در نظر گرفته شده در حال افزایش است و هر چقدر آژانسها دپارتمان قویتری در حوزه دیجیتال راه اندازی کنند، بهتر میتوانند به برندها کمک کنند.
شنوایی: نگاه برندها نسبت به دیجیتال تغییر کرده است. کرونا نیز به این تغییر نگاه کمک کرد. آنها دیگر به دیجیتال به عنوان رسانهی حاشیه نگاه نمیکنند. آنها دیجیتال را درکنار رسانههای مانند تلویزیون و محیطی میبینند. آژانسها با توجه به این تغییر نگاه باید به میدان بیایند.
راه اندازی آژانس درون یک برند آیا در رفع این چالش تاثیرگذار است؟
حقیقی: چنین آژانسهایی کمک کننده هستند. کاری که هولدینگ سولیکوکاله نیز آن را اجرا کرده است. در چنین آژانسهایی افراد متخصص گردهم جمع میشوند. به نظرم هولدینگهایی که حجم کار بالایی دارند باید چنین رویکردی داشته باشند. اما با تمام این موارد برندها در طی مسیر تبلیغاتی احتیاج به افراد تازه نفس دارند که با نگاه متفاوت به برند کمک کنند. گروه ما مانند ساختار یک آژانس عمل میکند و میتواند ادعا کند که به اندازه بزرگترین آژانس دیجیتال ایران پروژه اجرا کرده و یا در حال اجرا دارد. موفقیت در این مسیر احتیاج به یک کار تیمی قوی دارد و حتما حضور آژانسها در این مسیر الزامی است.
سینا: آژانسهای تبلیغاتی به خاطر حضور افراد مختلف نگاه متفاوتی نسبت به مسائل دارند. درست است که وجود یک دپارتمان تخصصی در هر شرکت به مدیریت عملکرد آژانسهای همکار کمک میکند اما به نظرم ایجاد یک آژانس توسط برند نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت. چون چنین آژانسی به مرور باید مطابق با خطوط مشخص شدهای حرکت و فکر کند و خارج از چهارچوب ها برای خلاقیت بیشتر عمل نخواهد کرد. با توجه به این موضوع به نظرم شاید درکوتاه مدت مناسب باشد اما دربلند مدت نتیجه بخش نیست.
کمپینهای تبلیغاتی برندها را چگونه اجرا میکنید؟
سینا: ما بخش قابل توجهای از کمپینها را برون سازمانی اجرا میکنیم. همانطور که در ابتدا گفتم: ما برای مارکتینگ دپارتمان مرکزی را راه اندازی کردهایم که مدیران برند و مارکتینگ تمامی برندها به همراه واحد طراحیو… در آن حضور دارند. این دپارتمان، آژانس نیست اما افراد متخصصی در آن حضور دارند که باعث شده ارتباط بهتری با آژانسهای همکار شکل بگیرد. چنین ارتباطی باید بلندمدت تعریف شود. چون آژانسها برای ترجمه بهتر حرفهای برند نیاز به زمان دارند. آژانسها با گذشت زمان نگاه بهتری به برند پیدا کرده و به مرور متوجه میشوند که چه خروجی مورد نظر برند است. زمان طولانی به شناخت بهتر مصرف کنندگان نیز کمک خواهد کرد. آژانسها در طی زمان متوجه میشوند که مصرف کنندگان نسبت به چه موضوعاتی واکنش نشان میدهند. در اجرای پروژههای دیجیتال نیز همکاری طولانی مدت بسیار مهمتر است. گاهی با نگاه به صفحه اینستاگرام یک برند متوجه تغییر ناگهانی رویکرد و استراتژی میشوید. چنین تغییری ناشی از همکاریهای کوتاه مدت با آژانسها است. دقت داشته باشید که ما در اجرای کمپین های دیجیتال هیچگاه مدیریت صفحه برند را در اختیار آژانس قرار نمیدهیم. بنابراین اگر مدیریت صفحه در اختیار برند و اجرا توسط آژانس اتفاق بیافتد، نتایج بهتری بدست خواهد آمد. لازم به ذکر است: اگر آژانسی در تولید محتوای روزانه هم به برند کمک میکند، حتما باید طولانی مدت همکاری کند و تغییر مکرر آژانس درست نیست. تغییر آژانس زمانی اتفاق میافتد که برند فقط برای کمپینها از کمک آنها استفاده میکند.
حقیقی: به مدیریت صفحه اشاره شد. ما نیز معتقدیم برای یکپارچگی صفحه باید مدیریت در اختیار برند باشد. ما در تلاش هستیم، هویتی که برای برندمان ساختیم را حفظ کنیم. در برخی موارد شاهد هستیم صفحه یک برند به یکباره حجم بالایی محتوا منتشر و یکباره خاموش میشود. در این حالت حتما همکاری با آژانس کوتاه مدت بوده و در مدت کوتاه هم تمام شده است. همچنین آژانسهای تبلیغاتی میتوانند مانع از تکراری شدن محتوا شوند. تکراری که در رسانههای دیگر مانند تلویزیون نیز شاهد آن هستیم. ما به خلاقیت نیاز داریم و این خلاقیت از همکاری مستمر میان آژانس و برند شکل میگیرد. البته امکان دارد، برندها نیز مشکلاتی را برای آژانسها ایجاد کنند. چنین مشکلاتی با تعامل و ارتباط برطرف خواهد شد.
شنوایی: همانطور که قبلا نیز اشاره کردم، به نظرم برندها هستند که آژانس را به سمت هدف هدایت میکنند. برندها میتوانند به آژانسها کمک کنند که پوست اندازی کرده و تغییر کنند.آژانسها نباید دیجیتال را مانند رسانهها دیگر نگاه کنند. خروجی دیجیتال مشکل است و آژانسها باید انتهای کمپین KPI مشخصی را ارائه کنند. برخی از آژانسها پرداختها را هم براساس KPI مشخص میکنند. به نظرم فشار وارده از طرف برندها مهمترین اهرم تغییر آژانسها است. البته برخی از آژانسها در حال تغییر هستند و باید به آنها زمان داد. به نظرم شرایط تا یکسال آینده تغییر قابل چشمگیری خواهد کرد. آژانسها اگر تغییر نکنند، محکوم به شکست هستند و خواه ناخواه از گردونه رقابت خارج میشوند و آینده آژانسهای جوانتر با تخصص حوزه دیجیتال بازار را در اختیار میگیرند.
قریشی: آژانسها باید در نظر بگیرند که این روزه برخی از کسب وکارها در حوزه e-commerce فعالیت میکنند. کسب وکارهایی که به خاطر ماهیت محصولاتشان واحدهای دیجیتال قدرتمندی دارند. نگاه فنی و KPI محور در این کسب وکارها بسیار قوی است. درنتیجه پروژه گرفتن از این واحدها بسیار سخت است. اما ساختارهای برندهای دیگر کاملا با فعالانe-commerce فرق دارد و آژانسها باید این تفاوتها را درنظر بگیرند. البته با اینکه فعالان دیجیتال در کسب وکارهای e-commerce زیاد هستند اما آنها همکاری خود را با آژانسها متوقف نکردهاند. البته از بین بردن این پروسه نیز کار اشتباهی است. چون خلاقیت چیزی نیست که مختص یک نفر باشد و باید از نگاه بیرونی هم فیدبک های لازم را گرفت.
چقدر سنجش اثربخشی فعالیتهای دیجیتال برای برندهای شما پیامدهای مثبت داشته است؟
سینا: چنین اتفاقی به سختی میافتد. برای مثال: نتایج کمپینهای برند ببک که به سایتهای مانند خانمی، روبان و موتن رو ارجاء داده میشوند، ملموستر هستند. در این همکاری متوجه میشویم که کمپین اجرا شده چقدر منجر به فروش شدهاست. اما در مورد کالاهای دیگر در برهههای زمانی مختلف سعی کردیم که نتایج را بدقت بسنجیم و حین اجرای کمپین افراد را به سمت صفحه گرجی در دیجی کالا هدایت کنیم. اما وقتی نمودارها را در یکسال گذشته کنار هم میگذاریم هیچ همپوشانی با یکدیگر نداشتند. هدایت ما منجر به ورود به صفحه میشد اما لزوما مخاطبان خریدی انجام نمیدهند. ما قبلا KPI را بر دنبال کننده قرار داده بودیم اما آژانسها KPI را حذف و فقط در صورتی که مجوز قرعه کشی و جایزه میدهیم، ارائه میکنند. در این حالت KPI را با ۲۰ تا ۵۰ درصد ریزش در بازده زمانی توافق شده ارائه میدهند. درنتیجه تابحال KPI ملموسی که منجر به سنجش اثربخشی در فروش بشود به ما ارائه نشده است. KPI ها محدود به لایک، ویو، درگیری مخاطبان و.. است.
حقیقی: کمپینها ما در بخش های مختلفی انجام میشه که اثر بخشی های آنها هم متفاوت سنجیده میشه. در بخشی از کمپینهای دیجیتال سعی کردیم با همکاری برند های که
تمرکز آنها روی فروش آنلاین محصولات هستند مثل دیجی کالا… فعالیت های داشته باشیم که بتوانیم در راستای آن به فروش برسیم ومعمولا اثرگذاری خوبی را هم در این مسیر شاهد بودیم. و در بخش دیگری فعالیت خود را در حوزه سوشال مدیا داشتیم که شامل تولید محتواهایی روزانه در صفحه برندو فعالیت های جانبی بیرون صفحه برند میشود . دراین بخش بطور مرتب از آژانسهای همکار KPI دریافت میکنیم و همیشه سعی کردیم که خودمان را رصد کنیم و با بررسی عدد و رقم عملکرد خود را بررسی کردیم، که این فعالیت به ما کمک بزرگی کرده است. ما تک به تک محتواهای منتشر شده را رصد میکنیم. برای ما مهم است، بدانیم یک محتوا چرا جواب گرفته و محتوا دیگر چرا جواب نگرفته است. بررسی این موارد به ترمیم مسیر آمده کمک بسزایی خواهد کرد. شبکه اجتماعی اینستاگرام دیتاهای دقیقی به کاربر ارائه میکند. بررسی دیتاها و کنارهم گذاشتن آنها مسیرحرکتی را هموارتر خواهد کرد.
شنوایی: تیم دیجیتال ما بطور ماهانه گزارشهایی را آماده میکنند. در این گزارش Google Analytics،Search Console، آنالیز اینستاگرام، رصد اخبارو… به دقت تحلیل و آنالیز میشوند. ما تمام برنامههای اجرا شده در دیجیتال را با هدف فروش انجام نمیدهیم. البته آنالیزهای نیز با اتصال به وبسایت دیجی کالا و خانمی (متعلق به شرکت آریان کیمیا تک) بدست میآوریم. در وبسایت خانمی نیز در تلاش هستیم که دیتاهای دقیقتری به مشتریان و برندها ارائه کنیم.
قریشی: در دیجیتال فقط نگاه فروش نیست و نگاه PR و فروش باهم دنبال میشود.اما در واحد دیجیتال بحث Performance Marketing بسیار مهم است. در این بحث باید مشخص شود که چقدر سرمایه براساس تبلیغات کلیکی و… بازگشته است. در این باره واحد دیجیتال باید بطور جدی گزارشی تهیه و ارائه کند. تمام این گزارشها را میتوانید ازGoogle Analytics بدست بیاورید. در همین راستا برخی از اقدامات در شبکههای اجتماعی مانند همکاری با برخی از اینفلوئنسرها بطور مستقیم برروی فروش نیز تاثیرگذار هستند. درست بریف کردن اینفلوئنسرها در بازگشت سرمایه تاثیرگذار است. بریف کردن درست به برندها بازمیگردد که در بسیاری از مواقع آنها به درستی آن را انجام نمیدهند. برندها باید آنالیز دقیقی از فعالیتهای خود در دیجیتال داشته باشند و گرنه به مرور دیجیتال نیز مانند مابقی رسانهها خواهد شد.