
در روزگاری که تبلیغات شهری اغلب فقط برای پر کردن فضاست، کمپین جدید ایکسویژن کاری متفاوت کرد؛ شهر را رنگیتر، زندهتر و شبیه یک گالری هنری کرد.
بیلبوردهای تازهای که در نقاط کلیدی شهر نصب شدند، نه فقط دیده شدند، بلکه گفتگو ساختند. در خیابانها، کاربران موبایلشان را بیرون آوردند و عکس گرفتند؛ و در توییتر، جملاتی دستبهدست شد که نشان میداد یک برند توانسته نگاه روزمره را تغییر دهد:
- «ایکسویژن اومده و شهر از خاکستری رفته روی حالت فیلتر اینستاگرام.»
- «این بیلبورد بیشتر شبیه یک آرتگالریه تا تبلیغ.»
- «ایکسویژن شهرو از نسخه دمو به ۴K ارتقا داده.»
این جملات، نه بخشی از کمپین اینفلوئنسری، بلکه واکنشهای کاملاً خودجوش کاربران بودند. همین نکته است که کمپین رنگ ایکسویژن را خاص کرده؛ موجی که از خیابان شروع شد و در توییتر و اینستاگرام ترند شد.
چرا بیلبوردهای ایکسویژن وایرال شدند؟
راز موفقیت در سادگی و جسارت طراحی بود. ترکیب رنگهای زنده و مینیمال، تایپوگرافی تمیز و فضایی که بیشتر شبیه یک پوستر هنری به نظر میرسید تا یک تبلیغ تجاری. کارشناسان میگویند این کمپین نمونهای از «تبلیغات تجربهمحور» است؛ جایی که برند بهجای شعار، حس منتقل میکند.
به گفته یکی از طراحان گرافیک برجسته: «این بیلبوردها بیشتر از آنکه بخواهند پیام بدهند، احساس ایجاد میکنند؛ و همین باعث میشود مردم داوطلبانه آنها را منتشر کنند.»
اما داستان فقط به خیابانها ختم نشد. علاوه بر بیلبوردهای شهری، کمپین رنگ در فضای دیجیتال هم حضوری فعال داشت. هر روز با «رنگی کردن» یک فضا در شبکههای اجتماعی، مخاطبان جدیدی را درگیر کرد و توانست با زبان تصویری ساده اما پرانرژی، نسل Z را که بیش از هر گروه دیگری به محتوای بصری واکنش نشان میدهند، جذب کند. همین امتداد خلاقانه در فضای آنلاین باعث شد کمپین از یک تبلیغ محیطی فراتر برود و به یک تجربه مشترک میان نسلهای مختلف بدل شود.
یک کمپین، فراتر از تبلیغات
کارشناسان بازاریابی معتقدند کمپین رنگ نشان داد تبلیغات محیطی میتواند فراتر از یک پیام فروش باشد. وقتی رنگ و تصویر درست انتخاب شود، شهر نه فقط پر از بیلبورد، بلکه پر از انرژی مثبت میشود. ایکسویژن با این رویکرد توانست مرز بین تبلیغ و هنر شهری را کمرنگ کند و خود را از رقبایش متمایز سازد.
به زبان ساده، ایکسویژن ثابت کرد که «ایکس به زندگی رنگ میدهد» فقط یک شعار نیست؛ روایتی است که در خیابانها، شبکههای اجتماعی و حتی در احساس مردم زنده شده است.