گزارش

فروش و مارکتینگ؛ نورچشمی‌ و خار چشم!

اگر تجربه‌ی کار در تیم‌های مارکتینگ سازمان‌های نسبتاً بزرگ را داشته باشید، حتماً حداقل یکی دو باری با اعضای تیم فروش دچار مشکل شده‌اید و در دعواهای سازمانی هم که حلوا خیرات نمی‌کنند! هرچند مارکتینگ و فروش نقش‌های سازمانی مشخصی هستند و وظایف تعریف‌شده‌ای دارند، اما اغلب هم‌پوشانی‌هایی بین این دو نقش اتفاق می‌افتد که دردسرساز می‌شود. مدیران فروش به خاطر درآمدزایی مستقیم و اثرگذاری کوتاه‌مدت و قابل‌سنجش با اعداد و ارقام، اغلب نورچشمی‌ مدیران سازمان‌ها هستند؛ در حالی که مدیران مارکتینگ گاهی به هزینه‌تراشی و تعریف کردن پروژه‌های کم‌اثر محکوم می‌شوند و خار چشم مدیران هستند.

در تعارض‌ها و اختلاف نظرهای مدیران مارکتینگ و فروش، بازنده‌ی اصلی فقط خود کسب و کار است. به جای عوض کردن گاه و بی‌گاه مدیر مارکتینگ یا ادغام دپارتمان مارکتینگ و فروش به نفع تیم فروش، راهکارهای سازنده‌تری هم وجود دارد که در کسب و کارهای بزرگ بین‌المللی اثربخش بوده است.

راهکار اول: تقویت روابط

برقراری ارتباط، اصلی‌ترین راهکار برای ایجاد صلح میان تیم‌های مارکتینگ و فروش است. برای این کار می‌توانید جلسات تیم‌های مارکتینگ و فروش را با هم تلفیق کنید و اجازه بدهید دو تیم از طرز کار، موفقیت‌ها و چالش‌های همدیگر مطلع شوند. حتی اگر در جریان این جلسات با هم اختلاف نظر پیدا کردند هم فراموش نکنید که جنگ اول همیشه بهتر از صلح آخر است.

راهکار دوم: ترکیب قیف‌های سازمانی

چند بار از مدیر مارکتینگ شنیده‌اید که فلان چیز به واحد فروش تحویل داده شده و بالعکس؟ در نظر گرفتن این دو دپارتمان به عنوان نهادهای مجزا، بزرگ‌ترین اشتباهی است که یک کسب و کار می‌تواند مرتکب شود. تلاش کنید قیف‌های فروش و مارکتینگ را با هم ترکیب و به یک قیف بزرگ تبدیل کنید. به این ترتیب، کنترل بیشتری روی گردش کار خواهید داشت و از موازی‌کاری جلوگیری می‌کنید.

راهکار سوم: فراهم کردن امکان همکاری

وقتی فروش و بازاریابی به عنوان دپارتمان‌های کاملاً مجزا در نظر گرفته شوند، فرآیندهای کاری‌شان به‌ندرت با هم هم‌سو خواهد شد. اطلاعات زیادی وجود دارد که می‌تواند میان تیم‌های فروش و مارکتینگ به ‌اشتراک گذاشته شود تا به تسهیل فرآیندها و شکل‌گیری دیدگاه‌های جدید کمک کند. به عنوان مثال، تیم فروش روابط فردی موثری با مشتریان برقرار می‌کند که می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار واحد مارکتینگ قرار بدهد. مثلاً مدیر فروش دغدغه‌های مشتری و سوالات متداول او را می‌شناسد و اگر آن را با واحد مارکتینگ در میان بگذارد، می‌تواند به تولید محتوایی منجر شود که به پرسش‌های مشتری پاسخ می‌دهد و برای او جذاب‌تر است. همچنین ثابت شده که همکاری موثر این دو واحد می‌تواند به ارتقای شاخص‌های کلیدی کسب و کار منجر شود که مواردی چون کاهش هزینه به ازای فروش و کاهش مدت چرخه‌ی فروش را شامل می‌شود.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا