اگر جوکر را ندیدهاید یا دیدهاید و به نظرتان بهترین فیلم دنیا را تماشا کردهاید و جوکر نقطه پایان سینماست، این متن برای شما نیست.
البته این را باید بگویم که این مطلب یک یادداشت سینمایی نیست و قصد ندارم در آن دربارهي بازی خوب فینکس که بازیگر محبوب من نیست و همچنین فیلمبرداری تحسینبرانگیزفیلم چیزی بگویم. حتی نمیخواهم از فیلمنامهای که به نظرم ایراد دارد هم حرفی بزنم و یکراست میروم سر اصل مطلب؛ یعنی حواشی فیلم که نقش زیادی در داغشدن مکالمات دربارهی آن داشته و به کمک فعالیتهای بازاریابی آن آمده است.
فعالیتهای ارتباطی فیلم جوکر مانند خیلی از فیلمهای سینمایی دیگر با پخش چند تیزر تبلیغاتی آغاز شد و سپس پوسترهای مختلفی در فضای آنلاین و آفلاین به نمایش درآمد. اما داستان جوکر چیزی فراتر از چند تیزر و پوستر بود؛ حرف و حدیثها دربارهی این فیلم که هم در دستهی منتقدان سینمایی و هم در بین عامهی مردم جریان داشت، از فیلمی جنجالی حکایت میکرد.
از همان ابتدای انتشار تیزرهای فیلم، مردم خشونت فیلم را هدف قرار دادند. به نظر آنها این فیلم میتوانست به بسیاری از آدمها مجوز خشونت بدهد؛ آدمهایی که درمانده بودند و جامعه طردشان کرده بود. آنها فیلم را جنجالی و دردسرساز خواندند. به نظر خیلی از این منتقدان که بعضیهایشان فرزندانشان را در تیراندازیهای تلخ آمریکا از دست داده بودند، آرتور فلک (Arthur Fleck) قهرمان فیلم قابلیت این را داشت که ذهن بسیاری از خلافکاران و روانپریشها را به سمت خشونت بکشاند. وقتی انتقادها بالا گرفت کمپانی برادران وارنر که فیلم را تهیه کرده بود، روی بحث کنترل حمل سلاح تمرکز کرد و به این نکته اشاره کرد که برخلاف نظر مردم آرتور قرار نیست قهرمان فیلم باشد. آنها سعی کردند در گوشهای بایستند و بیشتر تماشا کنند، تا اینکه بخواهند در این مکالمات شرکت کنند. به نظر آنها خشونت در خیلی از فیلمها وجود داشت و اگر مردم از فیلمها الهام میگرفتند، تقصیر فیلمها نبود.
درنهایت تهیهکنندگان فیلم به این نتیجه رسیدند که نمایش اولیهی فیلم بدون حضور خبرنگاران و با تدابیر امنیتی بیشتر انجام شود. آنها میخواستند از جنجال دوری کنند که البته نتیجهای عکس داشت و بحثها با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. ملاحظه و احتیاط تهیهکننده و کارگردان فیلم نقش موثری در ادامهدارشدن حرفها و انتقادها داشت و درنتیجه همه جا حرف از جوکر بود. جوکری که هنوز پایش به سینما باز نشده بود.
اما بعد از دیدن جوکر بیشتر این منتقدان حرفشان را پس گرفتند. فیلم آنقدرها هم نمیتوانست به ترویج خشونت کمک کند. خشونت جوکر قابل انکار نیست؛ ماجرای دلقک قاتل. اما درنهایت خشنتر از بسیاری از فیلمهای دیگری نیست که تاکنون ساخته شدهاند و خشونت زیادی را به نمایش گذاشتهاند. مثالش میشود فیلمهای تارانتینو یا بعضی از فیلمهای اسکورسیزی. این احتمال وجود دارد که فردی بعد از تماشای جوکر دست به خشونت بزند و بخواهد توجیهش کند. اما این اتفاق ممکن است بعد از دیدن هر فیلم خشنی هم بیفتد. مسئلهی اصلی این است که فیلم آن خشونت گفتهشده در شبکههای اجتماعی، نامهها، درخواستهای جلوگیری از پخش و اعتراضها را ندارد. عدهی زیادی پس از خواندن و شنیدن آن حرفها – از سر کنجکاوی و برای قضاوت- به تماشایش نشستند. شاید اگر برادران وارنر به جای مدارا و گزیدهگویی، جلسات دفاع متعددی برگزار میکرد و از جنجال حاشیههای فیلمش استفاده نمیکرد، ماجرای این فیلم برای تماشاچیان هم طور دیگری بود.