عدم حضور مدیران حرفهای بازاریابی و فروش سبب شده است تا نقش کمرنگی از آنها در ذهن شرکتهای ساختمانی باقی بماند. درصورتی که اگر سیستم بازاریابی و فروش مسکن با برنامهریزی اصولی و عملی مدیریت شود، شاهد تحولی بزرگ در صنعت ساختمان خواهیم بود. نکات عنوان شده بخشی از “کتاب اصول بازاریابی و فروش مسکن” است که چندیست به چاپ دوم رسیده است.
در این کتاب آمده: استراتژی شرکت بزرگ ساختمانی برای شرکتهای کوچک ساختمانی قابلیت انطباق ندارد. شرکتهای کوچک با تکیه بر دو محور بازگشت سرمایه و سود، استراتژی کوتاه مدت را تدوین میکنند. همچنین برنامهریزی بازاریابی باید و نبایدهای بازار را به ما میشناساند و در برابر تهدیدهای احتمالی شرکت را مقاوم میکند و تقریبا همهی اجزای شرکت را در زیر یک هدف واحد جمع میکند. در برنامهی بازاریابی هیچ بخشی جدا از دیگر بخشها نیست و همهی بخشها به گونهای مکمل یکدیگرند. برای اینکه برنامهی بازاریابی به فروش واحدهای ساختمانی منجر شود، رعایت این نکات مهم است: یک: برنامه جزئی، کاربردی و مصداقی باشد. دو: برنامه ظرف زمانی داشته باشد.
سه: تبلیغات، انحصاری و موردی و خلاق باشد. چهار: بازار هدف تخصصی باشد. پنج: بودجهی بازاریابی هدر نرود. شش: تیم بازاریابی و فروش حرفهای باشد و….
در بخشی از کتاب آمده: در شرکتهای ساختمانی، تبلیغات عمومی و اختصاصی وجود دارد. تبلیغات عمومی، تبلیغاتی است که شرکت برای برند شدن و ماندگاری نام خود به شیوههای مختلف انجام میدهد. تبلیغات اختصاصی، تبلیغاتی است که شرکتها برای بازاریابی و فروش هر پروژه انجام میدهند.
کتاب اصول بازاریابی و فروش مسکن در نه فصل به بررسی بخشهای مختلفی مانند استراتژی بازاریابی مسکن، مدیریت بازاریابی مسکن، اصول و فرایند بازاریابی مسکن، فرایند فروش مسکن، تاکتیک و تکنیک فروش مسکن، رقابت در بازار مسکن، ارتباطات، تبلیغات و بازاریابی مسکن، عوامل موثر برقیمت مسکن، ثبات و متغیرهای ارزشی ساختمان پرداخته است.
لازم به ذکر است؛ کتاب مورد نظر در ۱۹۱ به همت انتشارات بازاریابی منتشر و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.