خبر

آموزش دانشگاه‌ها در مقابل برندها

زندگی‌هایمان عوض شده‌ است؛ شکل خریدکردن‌، فیلم‌دیدن‌، ورزش‌کردن، کتاب‌خواندن و حتی شکل برقراری ارتباط‌‌هایمان نیز تغییر کرده است.

اما آموزش چه تغییراتی را به خود دیده است؟ آیا همان‌طور که فروشگاه‌های اینترنتی به مرور جای فروشگاه‌های فیزیکی را گرفتند، دانشگاه‌ها و مراکز اینترنتی هم روزی مراکز فیزیکی آموزش را به خاطره بدل می‌کنند؟

مسئله‌ی دیگر این است که آیا برندها و وب‌سایت‌های آموزشی جای تحصیلات دانشگاهی را خواهند گرفت؟ آیا قرار است در آینده‌ای نه‌چندان دور گوگل استانداردهای انتخاب برنامه‌نویس موفق را تعیین کند؟ آیا جنرال‌الکتریک توانمندی یک مهندس مکانیک پرواز را مشخص می‌کند و موسسه‌های این حوزه تنها تماشاچی خواهند بود؟ آیا کارفرماهای صنعت مد هنگام استخدام اعتبار بیشتری به نویسندگان و کارکنان مجله‌ی وُگ می‌دهند و به فارغ‌التحصیلان این رشته توجهی نخواهند کرد؟

باید بگوییم پاسخ این پرسش‌ها مثبت است و مدتی‌ست که دنیا دارد بین دانشگاه‌ها و برندها تصمیم‌گیری می‌کند.

موسسات آموزش عالی با برندینگ و مارکتینگ بیگانه نیستند با این حال به نظر می‌رسد که در درازمدت میدان را به حریفان قدرشان واگذار می‌کنند چرا که دنیایشان را وابسته به آموزش ساخته‌اند. آنها سال‌های سال قوانین حاکم بر آموزش را تدوین کرده‌اند و از این راه شهرت به دست آورده‌اند.

برندها رشد آهسته و مدامی داشته‌اند و خیلی طول کشید تا وارد فضاهای پرآوازه‌ای مانند هاروارد، ییل یا پرینستون شوند و با آنها رقابت کنند. مگابرندها که بیرون از چرخه‌ی آموزش قرار دارند، روشی را که دانش‌پژوهان و کارفرماها درباره‌ی آموزش می‌اندیشند، دگرگون کرده‌اند.

روش‌های بازاریابی و تولید محتوای برندهای بزرگ سبب شده‌ که کارفرماها بیش از پیش درباره‌ی ارتباط بین عملکرد دانشگاهی و خروجی کاری مشکوک باشند و این جمله که «در دانشگاه چیزی یاد نمی‌دهند» بیش از قبل پررنگ شود.

شرکت‌هایی مانند گوگل یا آی‌بی‌ام در دنیایی بیرون از محدوده‌ی مدرک دانشگاهی به دنبال مهارت‌های مورد نیاز خود می‌گردند.

شرکت‌های رسانه‌ای ارزش‌افزوده‌ی زیادی را به مخاطبان می‌دهند؛ محتوای با کیفیت آموزشی که گاه به شکل رایگان نیز عرضه می‌شود و البته مدرکی هم به متقاضیان ارائه نمی‌کند. مردم به راحتی می‌توانند از مقاله‌ای در نیویورک تایمز درس کاملی را درمورد خاورمیانه فرا بگیرند.

خیلی از دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی یکی از راه‌های شناکردن در مسیر جریان آب را همکاری با برندها تشخیص داده‌اند. به عنوان مثال دانشگاه بل‌ویو با برند چیپوتله یک برنامه‌ی کسب‌و‌کار با رویکرد رستوران طراحی کرده‌اند که درواقع مسیر کسب‌و‌کار این برند را آموزش می‌دهد.

در همکاری و شراکت دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی بزرگ و برندها، دانشگاه‌ها سنت و امتیاز تحصیلات آکادمیک را با خود می‌آورند و برندهای بزرگ هم ارتباطات‌شان با کارفرماها و محتواهای بی‌شمارشان را.

فرمول این زندگی جدید ساده است: برنامه‌هایی با ساختار خوب و برندشده به مدرک دانشگاهی غیربرندْ برتری دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا