درس سوم. موفقیتی که از سادگی میآید
سه بنیانگذار برند میدانستند که میخواهند با یکدیگر شرکت تاسیس کنند ولی هیچکدام از چگونگی کار اطلاعی نداشتند. آنها حتی سراغ محصولات فناوری هم رفتند ولی به نظرشان این محصولات به درد همه نمیخورد و در ذهنشان به چیزی عمومیتر نیاز داشتند.
پس به سراغ چیزهای ابتدایی رفتند و در نهایت به سلامت رسیدند. میوه و سبزیجات تنها به درد عده و سن خاصی نمیخورد و همگان به آن نیاز دارند.
با انتخاب این موضوع ساده و افزودن کمی هیجان و جذابیت به آن، برندی را خلق کردند که امروز داستان موفقیتش همهگیر شده است.
ابزارهای داستانسرایی
یک.جدول زمانی برند
وبسایت برند داستان Innocent را در این جدول زمانی تعریف میکند. برنامهی کسب و کار، داستان بستهبندی و همهی اتفاقات این سالها در این جدول آمده است.
دو. بافندگی بزرگ
همانطور که گفته شد، خیریه و فعالیتهای خیرخواهانه از همان روز اول در Innocent نهادینه شده است.
تا سال ۲۰۱۶ طبق آمار این برند توانسته به ۷۵۰۰۰۰ نفر به طور مستقیم و ۴ میلیون یورو نقدی کمکرسانی داشته باشد.
سه. توییتر
برند حضور چشمگیری در شبکههای اجتماعی دارد. آنها از توییترشان برای تعریف کردن داستانهایشان استفاده میکنند. عکس، جوک، هشتگهای جدید و ویدیو از مهمترین مطالبی است که به طور مستمر در صفحهشان منتشر میشود. آنها هیچ وقت مشتری را به حال خود رها نمیکنند.
چهار. بستهبندی
در سالهای اولیهی تاسیس، کمبود منابع مالی باعث شد بار تبلیغات، بازاریابی و PR بر دوش بستهبندی و ظاهر محصولات بیفتد.
آنها از نقاشیهای مضحک، نقل اتفاقات و فکتهای جالب و داستانسرایی روی قسمتهای خالی بطریها استفاده میکردند. امروز هم البته هنوز این رویه را دنبال میکنند. مشتریها دوست دارند بعد از نوشیدن اسموتی و آبمیوههایشان بطریها را بالا بگیرند و با هیجان زیر آنها را بخوانند.
پنج. محتوای خندهدار
وبسایت Innocent همیشه پر از محتوای مرتبط با محصول و مخاطب است. مطالب رنگی، به مردم واقعی میپردازند و بسیار جذابند. بخشهای جذابی مثل «سگهایی که چیزها را میجوند» یا « میوههای آزاردهنده» که بخشهای فرعی وبسایتند، مشتری را در گیر میکنند و سرگرمی و شادی را به برند وصل میکنند.
چکیدهی آنچه که گفتیم
هر قدر هم بخواهیم فکر کنیم که Innocent اتفاقی به وجود آمده، اما شکل رویدادهایی که در این مطلب بررسی کردیم به ما نشان میدهد که این برند برای ماندن برنامهریزی کرده است.
آنها هدفشان را فتح دلهای مردم میدانند و میخواهند مخاطبانشان با خرید این محصولات برای خودشان کار خوبی انجام دهند و این رفتار را نه تنها در کمپینهایشان بلکه در رفتار کارکنان شرکتشان نهادینه کردهاند. توجه به سلامتی و توجه به زندگی مردم دنیا در تمام فعالیتهای برند مشهود است و لحظهای از آن جدا نبوده است.
آنها توجه را از خودشان به مخاطبشان معطوف کردهاند و همه جا در مورد مخاطب حرف میزنند.
جذابیت، سرگرمکنندگی و طنز جزء جداییناپذیر Innocent است که در کنار خلاقیت، ترکیب منحصربهُفردی ایجاد کرده است. برند توانسته در ۲۰ سال به جایگاهی برسد که خیلیها آرزویش را دارند؛ همین ماجرای بطریهای کلاهدار و افرادی که سالهاست به درخواست برند کلاه میبافند، تنها یکی از موفقیتهای آنها است.
نقش طراحی مینیمال و حتی کودکانه، بستهبندی جذاب و نویسندگی خارقالعاده را هم نباید ندیده بگیریم. فرار از قوانین مرسوم انگلیسیها و خلق زبانی مردمی کار چندان آسانی نیست.
خلاصه این که در وضعیتی که مسئلهی شکر و چاقی مربوط به آن در انگلستان سر و صدای زیادی کرده، Innocent با ادعای به اثباترسیدهی استفاده نکردن از شکر، توانسته کسب و کارش را حفظ کند و روز به روز به آن رونق بخشد تا جایی که Coca-Cola کل سهام این شرکت را از آن خودکرد.
بنیانگذاران برند، حرکت مردم به سمت سلامتی را به فال نیک گرفتهاند و بر این اساس جایگاهشان را نه تنها در دنیای بازاریابی، بلکه در دل مردم تعیین کردهاند.
www.innocent.com