پالائو، که در قارهی اقیانوسیه قرار دارد، سیزدهمین کشور کوچک دنیاست. اما همین کشور بسیار کوچک همیشه مورد توجه گردشگران بوده است.
همین موضوع مردم کشور را نگران محیط زیستشان کرده بود، آنها میخواستند کشورشان سالم بماند. منابع آب کشور بسیار محدود بود و همچنین خدمات درمانی برای گردشگرانی که وارد میشدند کافی نبود، در عینحال صخرههای مرجانی و حیاتوحش کشور در معرض خطر قرار داشتند.
۸۵٪ تولید ناخالص ملی کشور از صنعت گردشگری تامین میشد، پس میبایست ضمن حمایت از این صنعت، به روشهایی پایدار برای حفاظت از کشورشان میاندیشیدند. در کمتر از سه سال قبل گروهی از داوطلبان با نمایندگان دولت جلسه گذاشتند و پروژهی میراث پالائو را برای تغییر رفتار ۱۶۰هزار گردشگری آغاز کردند که سالانه به آنجا میآمدند.
آنها با همکاری آژانس هاست/ هواس استرالیا (Host/Havas) کمپینی طراحی کردند که مطابق با آن هر گردشگر میبایست از محیطزیست و فرهنگ پالائو محافظت میکرد: پیمان پالائو.
بریف کمپین برای شرکت هاست هواس چیزی نامتعارف بود و در قلمرو فعالیتهای تبلیغاتی نمیگنجید. شرکت هواس تحقیقاتش را درمورد بازار هدف که بیشتر گردشگرانی از چین، کرهی جنوبی و ژاپن بودند، آغاز کرد. رفتارهای فرهنگی متفاوتی بین این مسافران دیده میشد. اما تیم هواس باور داشت که برای تغییر رفتار آنها باید به نقطهی اشتراکی برسد؛ انساندوستی.
آنها به این نتیجه رسیدند که از بازدیدکنندگان پالائو بخواهند کاری برای بچههای این کشور انجام دهند. همه دلشان میخواهد دنیای بهتری برای بچهها باقی بگذارند و این مفهوم در تمام فرهنگها ارزشمند است.
پس از این مرحله بود که دریافتند باید کاری کنند تا هرکسی که وارد کشور میشود، در این کمپین شرکت کند.
به این ترتیب تمام گردشگرانی که وارد پالائو میشدند، در پاسپورتهایشان مهری میخورد که آنها را متعهد به انجام برخی کارها میکرد. آنها زیر نوشتهی مهر را امضا میکردند و در کنار این توافقنامه آموزشها و راهکارهای عملیای نیز برای مدت اقامتشان در این کشور دریافت میکردند تا به منابع طبیعی این کشور آسیب نرسانند.
سلبریتیها (مانند دیکاپریو) و فعالان محیطزیست زیادی از این طرح استقبال کردند و کمپین توانست جایزهی مداد سیاه D&AD و سه جایزهی بزرگ کنلاین را از آن خود کند.
پیمان شاعرانهی پالائو از این قرار است:
بچههای پالائو،
من پیمان میبندم که از سرزمین منحصربهفرد و زیبای شما محافظت کنم.
عهد میبندم که به آرامی گام بردارم، با مهربانی عمل کنم و با فکر سیاحت کنم.
چیزی را که به من تعلق ندارد از آن خود نمیکنم.
به چیزی که آسیبی به من نمیزند، آسیب نمیزنم.
تنها ردپای من در اینجا، چیزیست که پاک خواهد شد.