
کمپین شهرداری زهران ممدانی در نیویورک نمونهای از بازاریابی سیاسی نسل جدید بود؛ جایی که روایت انسانی، حضور دیجیتال و انرژی داوطلبان خیابانی جای تبلیغات پرهزینه را گرفت و پیام «شهر برای همه» را به یک حرکت اجتماعی تبدیل کرد.
پیام محوری بر پایه دغدغه اقتصادی
ممدانی با شعارهایی مانند حملونقل عمومی رایگان، کنترل اجارهها و حمایت از والدین شاغل، محور اصلی پیام خود را بر مسئله «قابلیت پرداخت» بنا کرد. این رویکرد ساده اما ملموس، توانست با طبقه کارگر و نسل جوان ارتباطی عاطفی برقرار کند.
حضور هدفمند در شبکههای اجتماعی
در فضای آنلاین، تیم ممدانی از محتوای ویدیویی کوتاه و روایتهای انسانی بهره گرفت. پستها در اینستاگرام و TikTok، او را نه به عنوان یک سیاستمدار، بلکه بهعنوان چهرهای مردمی نشان میدادند. پیامهای چندزبانه و تعامل با کاربران مهاجر نیز از نکات برجسته این استراتژی بود. رسانهها این رویکرد را «ماشین رسانهای اینترنتی» نامیدند که توانست روایت کمپین را بدون واسطه به مردم برساند.
نیروی مردمی بهجای بودجه سنگین
در میدان عمل، کمپین بر سازماندهی داوطلبان تمرکز کرد. تماسهای تلفنی، دیدارهای خانهبهخانه و فعالیت در محلات مختلف باعث شد رأیدهندگان احساس مشارکت واقعی داشته باشند. کمکهای خرد مالی (small-dollar donations) نیز نمادی از حمایت مردمی و شفافیت مالی کمپین بود.
حمایت چهرههای مترقی و مشروعیت رسانهای
پیوستن چهرههای ملی و اعضای جناح مترقی حزب دموکرات، کمپین ممدانی را از سطح محلی به جنبشی شهری ارتقا داد. رسانههای آمریکایی از این پیروزی به عنوان نشانهای از بازگشت سیاست به خیابان و مردم یاد کردند.
در نهایت
کمپین زهران ممدانی نشان داد که ترکیب هوشمندانهی «دیجیتال، میدانی و مردمی» میتواند حتی در شهر بزرگی چون نیویورک، قواعد تبلیغات انتخاباتی را بازنویسی کند.



