هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش اقتصادی شرکت های کوچک و متوسط (SMEها) در اقتصاد گرجستان و ارائه چشم اندازی از توسعه آنها است. این مقاله از پیامی خاص برای کشورهای در حال گذار برخوردار است که توسعه سیاست رشد خویش را در پیش گرفته اند.
البته در نهایت مشخص شد که با وجود تعداد قابل توجهی از SMEها، فعال در حوزه کسب و کار در گرجستان، با توجه به سهمشان در شاخص های اصلی اقتصاد کلان، گردش مالی، خروجی، ارزش افزوده، درآمد ملی و غیره، آن ها نقش کوچکی را در اقتصاد گرجستان ایفا کنند. حتی تعداد افراد استخدام شده در این بخش نسبت به کشور های اروپایی کمتر است.
از جمله دلایل این مشکل می توان به پایین بودن میزان بهره وری فرد شاغل در این حوزه در مقایسه با متوسط آن در دیگر بخش های کشور اشاره کرد.
البته این تحقیق مشخص کرد که فقدان برنامه مشخص دولت برای بخش SME یک نگرانی کلیدی در مسیر توسعه این بخش در گرجستان به شمار می رود که با تلاش دولت شاید بتوان از پس حل آن برآمد.
در ادامه به توصیف شرایط شرکت های کوچک و متوسط، شاخص های اقتصاد کلان و موانع توسعه در این راه می پردازیم:
۱. پیش گفتار
در سال ۲۰۰۹ بحثی داغ پیرامون نقش شرکت های کوچک و متوسط (SMEها) در اقتصاد گرجستان شکل گرفت و هر دو طرف بحث، موافقان و مخالفان از استدلال های ارزشمندشان در حمایت از نظرات خود (لزوم حمایت دولت در سال ۲۰۰۹) سخن گفتند. امروزه با تغییر شرایط یک توافق عمومی در مورد اهمیت SMEها با هدف تحول و توسعه اقتصاد گرجستان به وجود آمده است.
علی رغم دستاورد های عالی و قابل توجه در عملکرد اقتصادی، یک سری مشکلات از جمله رشد اقتصادی، فقر و بیکاری همچنان دردناک ترین مسائل برای دولت گرجستان و بیشتر مردم این کشور به حساب می آیند.
در سطح جهانی، SMEها سهمی ۹۹ درصدی از آمار و ارقام کسب و کار و سهمی ۴۰ تا ۵۰ درصدی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می دهند. در اغلب اقتصاد ها اکثریت شغل ها توسط شرکت های کوچک ایجاد می شوند.
در ادامه چندین سوال به ذهن خطور می کنند: عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد گرجستان از لحاظ اقتصاد کلان؟ آیا چشم اندازی در خصوص توسعه بخش SME در گرجستان وجود دارد؟ موانع اصلی در این مسیر کدامند؟ در خصوص این سوالات و پرسش های مربوطه در مقاله زیر بحث خواهد شد.
در بخش اول به توضیح واقعیت ماجرا، در بخش دوم ارائه تجزیه و تحلیل مختصری از آمار و ارقام (تعداد شرکت های عامل، گردش مالی، خروجی، ارزش افزوده، اشتغال و غیره) شرکت های گرجی به وسیله مقایسه ابعاد بخش SME با کسب و کار های بزرگ می پردازیم. در بخش سوم نتایج حاصل از تحقیق درباره موانع موجود بر سر راه توسعه کسب و کار های کوچک در گرجستان انتشار پیدا می کند. در بخش چهارم نقش شرکت های کوچک و متوسط در اقتصاد های اروپایی به عنوان بخش بزرگی از بخش خصوصی تعریف می شود. در نهایت در بخش پنجم ضمن عرضه نتایج، یک سری دستورالعمل های مختلف برای بررسی بیشتر سیاست دولت گرجستان نسبت به SMEها مشخص خواهند شد.
