در دنیای امروز تنها تکیه به مشتریان وفادار و امید به بازگشت آنها، کار عاقلانهای نیست و برندها نیاز به مخاطبان جدید دارند. در مورد جاذبههای مذهبی هم، مشتریان وفادار کنونی تنها بخشی از مخاطبان هدفی هستند که باید به نگهداشتن آنها بیندیشید.
کلیسای گروسمانستر زوریخ، یکی از جاذبههای معروف توریستی است؛ ترکیبی از تاریخ، موسیقی و هنر. ترغیب مردم برای بیرون آمدن از خانه و افزودهشدن به جمعیت بازدیدکنندهی کلیسا به معنای جذب مخاطبان متنوعی است که در جستوجوی چیزهای مختلفیاند.
برای برآورده کردن نیازهای افراد مختلف و برقراری ارتباط با تعداد زیادی از مخاطبان، برند به استراتژی و ارتباطات قدرتمندی نیاز داشت.
هیاتمدیرهی گروسمانستر که از کمک آژانس مووینگ برندز استفاده میکردند، نیاز به خلق هویت بصری متمایز و مشخصی را برای کلیسا حس میکردند؛ هویت بصریای که کلیسا را کنار مقصدی بینالمللی برای هنر و فرهنگ، به عنوان پناهگاهی مذهبی/ اجتماعی معرفی کند.
استراتژی هر برندی میبایست به خوبی برنامهریزی و اجرا شود، در مورد کلیسا مفاهیم انتخابی باید به قرن بیست و یکم متعلق باشد و در عین حال نظر تعداد بیشتری از مردم را جلب کند. پس آژانس کارش را روی داستان برند آغاز کرد.
داستان گروسمانستر دربارهی موسیقی و سکوت، کلمات و فضای روحانی و مقدس است. آنچه تیم آژانس میبایست به آن میپرداخت، شیوهی بیان این قصه بود؛ آنها باید میتوانستند داستان را به عنصر کلیدی برند گروسمانستر تبدیل کنند و در تصویر برند و ارتباطاتشان به نمایش بگذارند.
داستان برند به عنوان راهگشای دیزاین (طراحی) در طراحی هویت بصری به کار گرفته شد و پرسپکتیوی امروزی را به تاریخچهی دور و دراز کلیسا آورد. سمبول به کارگرفتهشده، دورنمای کلی کلیسا را نمایان میسازد و کلمات، یادآور زندگی پر جنبوجوش شهری است. پالت رنگی هم تحتتاثیر پنجرههای مشهور رنگی دنیا است. فونت و شیوهی تایپوگرافی هم از تایپوگرافی بهکاررفته در انجیل زوریخ الهام گرفته شده است.
اِعمال تغییرات ظریف در ارتباطات بازاریابی، همراه با استفاده از رنگهای جدید در کلیسا استراتژی جدید برند را خلق کرد. حال کلیسا میتوانست با مخاطبان مختلف ارتباط برقرار کند. در واقع انعطافپذیری تصویر جدید برند به کلیسا اجازه میداد پیامهای متنوع را به مخاطبان مختلف ارائه کند.
www.thebrandingjournal.com