درسته که مدیریت کسب و کار توی خاورمیانه از شکستن شاخ غول هم سختتره و هر روز یه بحران جدید برای آدم شاخ و شونه میکشه، اما اونور آبیها هم چندان با بحران غریبه نیستن. دنیای کسب و کار پره از شرکتهایی که تونستن از شدت و مدت زمان بحران کم کنن، ازش زنده بیرون بیان و حتی تهدید رو به فرصت تبدیل کنن. در ادامه، دو تا نمونهی موفق رو با هم مرور میکنیم.
جانسون اند جانسون و ماجرای دستکاری تایلنول
در سال ۱۸۹۲، هفت نفر تو شیکاگو به خاطر مصرف کپسول تایلنول که با سیانور مسموم شده بود، کشته شدند. به نظر میرسید یک نفر این مادهی سمی رو وارد کپسولها کرده و به قفسهی فروشگاهها برگردونده. معمای مرگ این آدمها حلنشده باقی موند، ولی روشی که جانسون اند جانسون برای مدیریت بحران پیاده کرد، به عنوان یک کیس استادی برای مدیریت موثر بحران تو مدرسهی کسب و کار هاروارد و جاهای دیگه تدریس میشه. جیمز بورک مدیرعامل وقت شرکت هم تو سال ۲۰۰۳ به عنوان یکی از بهترین مدیرها به انتخاب مجلهی فورچن انتخاب شد. جانسون اند جانسون چی کار کرد:
اول- اقدام سریع و قاطعانه: بعدازظهرِ اولین روزی که دو نفر کشته شدند، شرکت کل تبلیغات محصول رو متوقف کرد، ۴۵۰هزار تا پیام به بیمارستانها، مطب دکترها و باقی کسانی که درگیر ماجرا بودند فرستاد و برای مشتریها یه سری خط تلفن ویژه راه انداخت که میتونستن رایگان مشاوره بگیرن. بیشتر از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرد و همهی محصولات رو از قفسهها جمع کرد و به مشتریهاش هشدار داد که از این مسکنها استفاده نکنن.
دوم- صداقت و شفافیت: با این که شواهد نشون میداد سم توی قفسهی فروشگاه وارد محصول شده، جانسون اند جانسون سعی نکرد خودش رو بیتقصیر جلوه بده و همه چیز رو گردن شرایط بیرونی بندازه. این شرکت اولین شرکتی شد که بستهبندیها و کپسولهای ویژهای رو وارد بازار کرد که قابلدستکاری نبودند. در کمتر از یک سال، تایلنول سهم بازار قبلیش رو پس گرفت و لیدر بازار شد. هنوز هم تو نظرسنجیها جزو مورد اعتمادترین محصولات از نظر مصرفکنندهها محسوب میشه.
پاندمی کرونا و شاهکار کلینیک کلیولند
پاندمی کرونا از اواخر سال ۲۰۱۹ سازمانها و کسب و کارهای زیادی رو تو دنیا درگیر کرد و به تعطیلی کشوند، ولی یه سری مجموعه هم بودند که تو مدیریت بحران سرآمد شدند.
کلینیک کلیولند تو ابوظبی که یک مرکز پزشکی آمریکایی توی امارات متحدهی عربیه، جز اولین بیمارستانهایی بود که خارج از چین، درگیر ویروس کرونا شد. کلینیک سریع دست به کار شد تا ظرفیتهای اورژانسش رو تقویت کنه و مراقبت از بیماران سرطانی و پیوندی و درگیر نیازهای پیچیده رو به بهترین شکل انجام بده. یه تیم مدیریت بحران تشکیل شد که از همهی سطوح سازمان توش عضو بودند. این مرکز پزشکی با بقیهی بیمارستانهای محلی هم هماهنگ کرد تا منابعش رو به حداکثر برسونه و از امکانات بقیه بهرهمند بشه.
تیم مدیریتی اقداماتی رو هم برای مراقبت از کارکنانش انجام داد؛ از گفتوگوی صادقانه دربارهی چالشهای عاطفیشون گرفته تا در نظر گرفتن اتاقهایی برای استراحت و خواب، فضاهای مخصوص مدیتیشن، ورزش آنلاین، غذاهای مقوی، خدمات مشاورهای و مراقبت از فرزندان کارکنان.
تیم مدیریتی کلینیک خودشون رو برای بدترین سناریوها آماده کرده بودند. رهبرها اعضای تیمشون رو برای حل خلاقانهی مساله آموزش میدادند، اونها رو به گفتوگوی بیپرده تشویق میکردند و دائم مراقب سلامت جسم و روانشون بودند.
مطالعهی مدرسهی کسب و کار هاروارد روی ۳۵۰ مدیر اجرایی تو چین که جزو اولین کسانی بودند که با بحران کرونا مواجه شدند، نشون میده که موفقترین مدیرها این ویژگیهای مشترک رو داشتند:
* ارتقای فرآیند تصمیمگیری از طریق کنار گذاشتن مدل سلسلهمراتبی
* استفاده از روشهای تازه برای مشارکت با مشتریان، تامینکنندهها، نهادهای نظارتی و حتی رقبا
* حمایت از دورکاری از طریق تغییر فرهنگ سازمانی و در اولویت قرار دادن اعتماد و نتیجه به جای سیستم دستور و کنترل و حضور فیزیکی
* آزاد گذاشتن کارمندها موقع انتخاب وظایف پرچالش برای بالا بردن انگیزهشون
* به کار گرفتن استراتژیهای خلاقانهی دیجیتال که تو دوران بحران پدیدار میشن و پیادهسازیشون تو سازمان، به شکلی که ملکهی ذهن اعضای سازمان بشه.