
بازار سرمایه ایران زیر فشار کارمزدهای دستوری و کمبود خلاقیت در پیامرسانی به سرمایهگذاران، تصویری جذاب از خود ارائه نکرده است؛ احیای آن به بازنگری مدل درآمد، ایجاد و توسعه تیمهای مارکتینگ دادهمحور و خلاق، عرضه محصولات دیجیتال و اجرای یک برنامه ارتباطی منسجم برای بازسازی اعتماد عمومی وابسته است.
بازار تحت فشار کارمزدهای دستوری و کمبود نوآوری
بازار سرمایه ایران در سالهای اخیر تحت فشار ساختار کارمزدهای دستوری و به نسبت ناچیزی قرار داشته است که انگیزه لازم برای سرمایهگذاری در زیرساخت، نوآوری و توسعه خدمات را تضعیف کرده است. استمرار این مدل درآمدی نهتنها به محدود شدن ظرفیت رشد نهادهای مالی انجامیده، بلکه عملا امکان رقابت بر سر کیفیت خدمات و تجربه مشتری را نیز از میان برده است.
فاصلهای که با خاطرههای تلخ و آموزش ناکافی عمیقتر شد
همزمان، خاطرات جمعی از رویدادهای نامطلوب گذشته و نبود برنامه سازمانیافته برای آموزش و فرهنگسازی از سوی نهادهای ناظر، به ایجاد فاصله میان عموم جامعه و بازار سرمایه منجر شده است. این شکاف اعتماد، زمانی پررنگتر میشود که سطح سواد مالی در جامعه، به دلیل فقدان آموزش رسمی در نظام تعلیم و تربیت، پایین باقی مانده است و سرمایهگذاران خرد بدون پشتوانه دانشی کافی وارد فضای پرریسک بازار میشوند.
جای خالی روایتپردازی خلاق در نهادهای مالی
در سطح عملیاتی، بسیاری از نهادهای مالی در طراحی و اجرای برنامههای بازاریابی کارآمد و در جذب و پرورش نیروی انسانی متخصص در حوزه مارکتینگ بازار سرمایه موفق عمل نکردهاند. نتیجه آن است که تنها شمار اندکی از نهادهای مالی با کمپینهای ابتکاری و متمایز در عرصه ارتباطات حضور دارند؛ سایر بازیگران یا رویکردی منفعل در پیش گرفتهاند یا به تکرار الگوهای رقبا بسنده کردهاند. نبود روایتهای تازه و جذاب موجب شده است برند بازار سرمایه در ذهن مخاطب، جایگاه مطلوبی نیابد و فرآیند جذب مشتریان جدید با دشواری مواجه شود.
نقشه راه احیای بازار سرمایه؛ از بازنگری درآمد تا اعتمادسازی
برای تغییر مسیر، نخست باید ساختار درآمدی شرکتهای فعال در این بازار بازنگری شود تا فضای رقابتی مبتنی بر ارزش افزوده جایگزین فضای مبتنی بر سقف کارمزد شود. سپس تشکیل واحدهای بازاریابی چابک و دادهمحور، همراه با جذب و توانمندسازی نیروی متخصص، ضروری است تا به خلق پیامهای هدفمند و اعتمادساز منجر شود. در کنار این موارد، توسعه محصولات نوآورانه از صندوقهای مبتنی بر استراتژیهای متنوع تا ابزارهای پوشش ریسک و حرکت نظاممند به سمت دیجیتالیشدن فرایندها، از جمله توکنیزهکردن داراییها، میتواند ظرفیت جدیدی برای جذب سرمایه فراهم کند. تحقق این اهداف مستلزم برنامه آموزش فراگیر و هماهنگ میان نهادهای مالی، ارکان نظارتی و رسانههای تخصصی است تا زمینه لازم برای ترمیم اعتماد عمومی ایجاد شود.
مسیر رشد پایدار از برندینگ و نوسازی محصولات میگذرد
در نهایت، غفلت از توسعه بازاریابی حرفهای و بیتوجهی به روندهای نوین فناوری مخاطرهای جدی برای حفظ و جذب سرمایهگذاران بهویژه اشخاص حقیقی بهدنبال دارد. در نقطه مقابل، رویکردی نظاممند به اصلاح مدل درآمد، نوسازی محصولات و سرمایهگذاری هدفمند در برندینگ و ارتباطات، میتواند بازار سرمایه را به مسیر رشد پایدار و رقابتپذیر هدایت کند.
فرزاد شاه حیدری – مدیر دیجیتال مارکتینگ گروه مالی ترنج