گزارش

نیم‌نگاهی به برند شخصی بهرام بیضایی/اندیشه‌محورِ ریشه‌دارِ مستقل

بهرام بیضایی، روشنفکر خلاف جریان بود؛ چهره‌ای که ایران را می‌ستود، وقتی جریان ایران‌دوستی هنوز در قد و قواره‌ی امروزی خود پا نگرفته بود. در ادامه به شاخصه‌هایی پرداخته‌ایم که از این چهره‌ی ملی، یک برند شخصی منسجم، متمایز و عمیقاً ریشه‌دار در فرهنگ و اندیشه‌ی ایرانی ساخته است؛ برندی که به جای تطبیق دادن خود با مخاطب عام، مخاطب خاص خود را خلق کرده است.

یک: جایگاه‌سازی/ روشنفکری مستقل و منتقد قدرت

بیضایی در تمام سال‌های فعالیتش، همواره جایگاه خود را به عنوان یک «اندیشمند مستقل» تثبیت کرده است. نه به جریان‌های رسمی وابسته بوده و نه با سلیقه‌ی غالب همراهی کرده است. موضع انتقادی او نسبت به قدرت، تاریخ‌نویسی رسمی و ساختارهای مسلط، بخش مهمی از هویت برند اوست.

دو: تمایز/ پیوند عمیق با اسطوره، تاریخ و هویت ایرانی

چیزی که برند شخصی بیضایی را از سایر برندها متمایز می‌کند، بازخوانی اسطوره‌ها، تاریخ و روایت‌های کهن ایرانی است. او نه با رویکرد نوستالژی، بلکه به عنوان ابزار تحلیل اکنون از گذشته استفاده کرده و به جای بازگویی تاریخ به بازخوانی آن پرداخته است.

سه: جایگاه‌سازی ضمنی/ کمال‌گرایی و کیفیت نایاب

بیضایی را به عنوان هنرمندی می‌شناسند که حاضر نیست به هر قیمتی اثر تولید کند. کم‌کاری نسبی او در سینما در مقابل کیفیت بالای آثارش نشان می‌دهد که او با استفاده از تکنیک کمال‌گرایی استراتژیک، کیفیت را به حضور مستمر در عرصه‌ی هنر ترجیح داده است.

چهار: برند مرجع/ چهره‌ی آکادمیک-هنرمند

بیضایی هم‌زمان پژوهشگر، مدرس و نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز است و همین برند بیضایی را به یک برند مرجع تبدیل کرده؛ کسی که فقط به خلق اثر بسنده نمی‌کند و دانش تولید اثر را نیز صورت‌بندی می‌کند.

پنج: فاصله‌گذاری/ اجتناب از شهرت عامه‌پسند

بیضایی در طول دوران فعالیت هنری‌اش هرگز خود را به عنوان سلبریتی تعریف نکرد. به ندرت تن به مصاحبه داد و از حضور رسانه‌ای بی‌هدف، فعالیت مطابق با ذائقه‌ی بازار و شهرت عامه‌پسند در شبکه‌های اجتماعی اجتناب کرد و همین رویکرد، نوعی وقار و اعتبار روشنفکرانه به او بخشید.

شش: یکپارچگی هویت برند/ پایداری از نقطه‌ی صفر تا سال‌های تبعید

برند شخصی بیضایی هرگز دچار نوسان یا تغییر جهت ناگهانی نشد و از نقطه‌ی شروع فعالیت تا سال‌های تبعید، هسته‌ی فکری و زیبایی‌شناسی خود را حفظ کرد. این رویکرد، به پایداری هویتی بیضایی در طول زمان انجامیده است. مخاطب حتی در سکوت بیضایی هم می‌دانست با چه شخصیت هنری‌ای طرف است و این ثبات، برای او اعتماد و احترام بلندمدت ایجاد کرد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا