بدون دسته بندی

استارباکس با «استراتژی دراپ» موج فرهنگی ساخت؛ انحصار جدید در خدمت برندینگ احساسی

در فضای رقابتی برندهای جهانی، مفهومی به نام استراتژی دراپ (Drop Strategy) به یکی از مؤثرترین شیوه‌های جلب توجه و ایجاد هیجان مصرف‌کننده تبدیل شده است؛ رویکردی که محدودیت عرضه را به ابزار قدرت فرهنگی بدل می‌کند. دراپ یعنی عرضه‌ی ناگهانی و محدود یک محصول خاص، به‌گونه‌ای که کمیابی آن به‌خودی‌خود به ارزش تبدیل شود و جامعه‌ی مخاطبان را به واکنش جمعی وا‌دارد.

نمونه‌ی تازه و موفق این رویکرد را می‌توان در اقدام اخیر استارباکس دید. این برند با معرفی لیوان خرسی خود با عنوان Bearista Cup – فنجانی خاص به شکل خرس عروسکی و قیمت ۲۹٫۹۵ دلار – توانست موجی جهانی از گفت‌وگو در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کند. هزاران کاربر تصاویر و ویدئوهای مرتبط را منتشر کردند، برخی با شور و هیجان از خرید موفق خود نوشتند و گروهی دیگر از نبود موجودی در فروشگاه‌ها گلایه کردند. در نهایت حتی عذرخواهی رسمی استارباکس بابت کمبود کالا، خود به ادامه‌ی این گفت‌وگوی دیجیتال دامن زد.

این رخداد نشان می‌دهد که انحصار کالا، نه ضعف، بلکه نقطه‌ آغاز تعامل فرهنگی است. در حقیقت، استارباکس از طریق محدود کردن عرضه، توانست میان «نخواستن و نداشتن» حس اشتیاق و تعلق ایجاد کند؛ حسی که در نسل جوان با میل به تجربه‌ی خاص هم‌راستا است.

به‌گفته‌ی تحلیلگران، دراپ‌های موفق مانند این نمونهٔ استارباکس، سه ویژگی کلیدی دارند:

  1. لحظه‌سازی فرهنگی؛ محصول بهانه‌ای برای شکل‌گیری گفت‌وگو در فضای اجتماعی می‌شود.
  2. ارزش‌افزایی از کمیابی؛ محدودیت عرضه به ابزاری برای افزایش اعتبار برند بدل می‌گردد.
  3. بازاریابی احساسی و انحصار تجربه؛ خریدار حس می‌کند بخشی از داستان برند است، نه صرفاً مصرف‌کننده.

در نتیجه، استارباکس نه‌تنها لیوانی خاص فروخت، بلکه یک حس جمعی حول برند خود ساخت؛ مکالمه‌ای که از فروشگاه‌ها تا صفحات تیک‌تاک و ایکس (توییتر سابق) امتداد یافت و برند را دوباره در مرکز توجه فرهنگی نسل Z قرار داد.

در سال ۲۰۲۵، استراتژی دراپ به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اصلی بازاریابی ویروسی در حال گسترش است — ابزاری برای تبدیل انحصار کالا به اعتماد و اشتیاق فرهنگی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا