دربارهی کمپین «زیبایی حقیقی» داو حرفهای زیادی مطرح شده است و کسی نیست که از آن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین کمپینها یاد نکند.
کمپینی که جایگاه یک تولیدکنندهی صابون کرمدار را به یکی از پایههای قابلاعتماد محصولات زیبایی تغییر داد.
همه چیز از بینش مخاطب شروع شد. برند جستوجوی خود را درمورد طرز فکر زنان دربارهی خود و مفهوم زیبایی آغاز کرد. دادهها به گفتهی خودشان «ناامیدکنندهترین اطلاعاتی بود که به نظرشان تا آن موقع دیده بودند.» از بیش از سههزارنفر از زنان در سراسر دنیاپرسیده شده بود که خود را چطور میبینند. تنها ۲٪ از این تعداد خود را فوقالعاده و ۴٪ زیبا توصیف کرده بودند. در حالیکه بیش از نیمی از این افراد خود را طبیعی و عادی خوانده بودند. دلیل این زنان برای پاسخهایشان، تبلیغات، مجلات مربوط به زنان و استانداردهای زیبایی عنوان شده بود. در تحقیقات داو همچنین آمده بود که ۹۹٪ زنان از تماشای آگهیهایی که شخصیتهای زن آن شباهتی به آنها نداشتند خوششان نمیآمد؛ چراکه مجبور میشدند خود را تغییر دهند و مطابق با استانداردهای جامعه بازی کنند.
اینجا بود که داو به این نتیجه رسید که باید کاری بکند، آنها میبایست تعریف «زیبایی» را گسترش میدادند تا زنان هرروز حس زیبایی را بچشند و به خودشان توجه کنند. به این ترتیب کمپین در سال ۲۰۰۴ با تمرکز بر رسانههای محیطی آغاز شد. کمپینی که کلیشههای زیبایی را زیر سوال میبرد. مهمترین بخش کمپین حضور زنانی با بدنهای عادی و به دور از استانداردهای زیبایی آن موقع و حالا بود. هدف داو علاوه بر تزریق اعتمادبهنفس به زنان و تاکید بر شناخت هویت خود، رویارویی با بدنهی تبلیغات محصولات زیبایی بود.
فعالیتهای ارتباطی داو از سال ۲۰۰۴ تا به امروز، بر اصلیترین نیاز زنان یعنی «پذیرفتن خود و پذیرفتهشدن همانطوری که هستند» متمرکز بوده است؛ بینش مخاطبی که از تغییر خود برای پذیرفتهشدن خسته است. برای داو زنان هیکلهایی تراشیدهشده و صورتهایی بزککرده نیستند و همین مساله مخاطبان را در طول این سالها به برند نزدیک کرده است.