به گزارش روابط عمومی ایرانتلنت، نشست «فیلترینگ و استارتآپها» با حضور آسیه حاتمی مدیرعامل ایران تلنت، تیمور ستارزاده همبنیانگذار گروه فناوری نوروز، سعید سوزنگر مدیرعامل ایمن آریا، اشکان فراهانی پژوهشگر ارشد رصدخانه مهاجرت ایران و ابولفضل رجبی روزنامهنگار حوزه فناوری در پارک فناوری پردیس برگزار شد.
۵۰ درصد متخصصان ایران ترجیح میدهند مهاجرت کنند
آسیه حاتمی در ابتدای این نشست با اشاره به برگزاری یک نظرسنجی پیرامون موضوع مهاجرت گفت: ما در این نظر سنجی از افراد سوال کردیم که بین سه گزینه «مهاجرت»، «داشتن کاری با حقوق بالا» و «راهاندازی کسبوکار» کدام را ترجیح می دهند؟ بیش از ۹ هزار نفر در این نظرسنجی شرکت کردند که ۵۰ درصد افراد گزینه مهاجرت را انتخاب کردند. ۲۷ درصد افراد نیز «داشتن کاری با حقوق بالا» را انتخاب کرده و ۲۳ درصد نیز ترجیحشان این بوده که کسبوکار خودشان را راهاندازی کنند.
وی ادامه داد: یعنی در واقع حتی در صورت داشتن کاری با حقوق بالا یا فراهم بودن شرایط کسبوکار از هر ۴ نفر، دو نفر تمایل به مهاجرت دارد. ما مشابه همین نظرسنجی را سال گذشته نیز برگزار کردیم. نکته جالب اینجاست که نسبت به سال گذشته تمایل افراد برای راهاندازی کسبوکار و کارآفرینی کمتر شده و افراد بیشتر ترجیح میدهند مهاجرت کنند یا حقوق بالاتری داشته باشند. شاید ایجاد محدودیتهای تازه در اینترنت رغبت افراد برای راهاندازی کسبوکار را کم کرده است.
با محدودیتهای اینترنت دانش را از جامعه دریغ میکنیم.
«سعید سوزنگر» نیز در این نشست با بیان این نکته هیچ چیزی بهعنوان اینترنت ویژه یا طبقاتی یا حرفهای نباید وجود داشته باشد، گفت: اینترنت یک حق شهروندی است و نباید دانش را از تمامی مردم جامعه دریغ کرد. فیلترینگ باعث شده تا آلودهترین کشور در بدافزارهای موبایل باشیم. ما زمانی که درگیر فیلترینگ حاکمیتی نبودیم هم گوشیهایمان پر از بدافزار بود و حالا رسما یک چاقو را به اعضای خانواده دادهایم و این موضوع را چند برابر بدتر کردهایم. ما متاسفانه با ایجاد محدودیتهای بالا به آلودهشدن زیرساختها کمک میکنیم.وی درباره طرح اینترنت طبقاتی نیز گفت: صحبتهایی که امروز درباره این موضوع بیان میشود با ذات اینترنت تناقض دارد. ما نباید دانش را از جامعه خود دریغ کنیم.
طرح اینترنت طبقاتی استارتآپها را مردم جدا میکنند. تمام خدمات ما اساسا برای مردم طراحی شده است و اگر آنان دسترسی مناسبی نداشته باشند عملا این اینترنت طبقاتی برای کسبوکارها بیفایده خواهد بود. ما نباید درگیر گرفتن رانتها باشیم و نباید از ویژگیهایی مثل اینترنت طبقاتی استفاده کنیم. باید جلوی این تصمیمهای اشتباه ایستادگی کنیم.
هنوز نمیدانیم قرار است با اقتصاد دیجیتال چه کنیم؟
مدیرعامل ایران تلنت در بخش دیگری از این نشست گفت: همه کشورها اولویتهایی برای برنامههای توسعهای خود مشخص میکنند. ما هم باید این کار انجام دهیم. گفته میشود ارزش مالی اکوسیستم استارتآپی و اقتصاد دیجیتال با یک برج در خیابان فرشته تهران برابر است. اما متاسفانه گفته نمیشود که در صورت مساعد بودن شرایط، اقتصاد دیجیتال ما چقدر ظرفیت و پتانسیل بالایی دارد و میتواند به یکی از ارکان اصلی اقتصادی ما تبدیل شود. ما متاسفانه هنوز نمیدانیم قرار است با اقتصاد دیجیتال چه کنیم.
حاتمی ادامه داد: ظرفیت بسیار بزرگی در اقتصاد دیجیتال نهفته است. ما نمونههای آن را هماکنون در کشورهای پیشرفته میبینیم. به عنوان مثال در بورس آمریکا ارزشمندترین سهامها به شرکتهای تکنولوژیمحور اختصاص پیدا میکند و ابزارهای تکنولوژی عملا به قدری اهمیت پیدا کردهاند که به عنوان قدرت نرم کشورها مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. من باورم دارم در کشور ما نیز پتانسیل بسیار بالایی در اقتصاد دیجیتال نهفته است. اما نیازمند سرمایهگذاری و توجه بیشتر از جانب مسئولین هستیم. در حال حاضر مشکلی اصلی اینجاست که اقتصاد دیجیتال اولویتی برای کشور ندارد، هرچند ممکن است برخی دغدغه رشد آن را داشته باشند.
وی افزود: ابعاد اقتصاد دیجیتال ما در برابر بسیاری از کشورها کوچک است و عملا در برابر آنان شبیه به یک استارتآپ هستیم. پس در نتیجه باید به دنبال رشد بسیار چشمگیری در این زمینه باشیم. این رشد هم جز با سرمایهگذاری و ایجاد زیرساخت مناسب برای شرکتها تحقق پیدا نخواهد کرد. واقعیت این است که دنیا با شتاب در حال حرکت است و هر روز یک تکنولوژی جدید خلق میشود ما هم اگر میخواهیم اقتصاد دیجیتال برای کشور ثروتآفرین باشد باید زیرساختهای لازم را ایجاد کنیم نه این که هر روز شرایط را سخت و سختتر کنیم.
با دومینوی سقوط استارتآپها مواجه هستیم
تیمور ستارزاده همبنیانگذار گروه توسعه فناوری نوروز نیز در این نشست گفت: بستههای حمایتی دولت دردی را دوا نمیکند و راهحلی مثل اینترنت طبقاتی نیز قرار نیست مشکلات را حل کند و فقط جامعه را دوپاره میکند. این چندپارهشدن جامعه را بهسمتی مییرد که به نفع هیچکس نیست.وی درباره راهحل برونرفت از مشکلات نیز گفت: این مشکلات را ما بهوجود نیاوردیم که بتوانیم آن را حل کنیم. در واقع حلال مشکلات ما نیستیم، ولی درحالحاضر میتوان برای مدیران برنامه آموزشی گذاشت تا لااقل بدانند در این شرایط باید چه کنند. ممکن است با پیشروی این شرایط، با دومینوی سقوط استارتاپها روبهرو شویم. اگر در سال گذشته تیمهای کوچک زیادی از بین رفتند، در سال جدید تیمهای متوسط هم میتوانند نابود شوند و این مهم با مدیریت قابل کنترل است.
کاهش تعداد افراد متخصص و کاربلد در بازار کار ایران
مدیرعامل ایرانتلنت با اشاره به اینکه استارتآپها و شرکتهای تکنولوژی محور در حال حاضر با این سوال اساسی مواجه هستند که چطور با این حجم از محدودیتهای اینترنتی میتوان زنده ماند؟ گفت: بسیاری از این شرکتها از ابزارها و بسترهای تکنولوژیمحور استفاده میکردند؛ در حال حاضر هم با وجود همه دشواریها و موانعسعی میکنند محدودیتها را دور بزنند. خوشبختانه با دانش بالایی که متخصصان ما دارند موفق شدهاند برخی از این موانع را پشت سر بگذارند اما به قیمت انرژی گذاشتن چند برابری و تحمیل هزینههای بالا این ادامه حیات محقق شده است.
وی افزود: ما برای کاری که ممکن بود نهایتا ۵ دقیقه وقت بگذاریم الان ۵۰ دقیقه وقت میگذاریم و حجم زیادی از وقت و انرژی تیمها صرف پیدا کردن راه حل برای دور زدن محدودیتها میشود. یا مثلا بحث سوشال مدیا را در نظر بگیرید. بسیاری شرکتها روی این شبکههای اجتماعی سرمایهگذاری کرده بودند اما با وجود محدودیتهای ایجاد شده عملا یکی از کانالهای مهمشان را از دست دادهاند. ما هر چقدر هم تلاش کنیم که بهترین محصول را ارائه کنیم وقتی کاربر دسترسی مناسبی به اینترنت نداشته باشد، تلاشهایمان فایده چندانی نخواهد داشت.
استخدام نیروی متخصص سختتر شده است
حاتمی با بیان این که در حوزه دیجیتال یکی از سرمایههای اصلی نیروهای انسانی متخصص هستند، عنوان کرد: اگر شرکتها نیروی متخصص و کاربلد در اختیار داشته باشند رشد میکنند در غیر این صورت، خیر. در حال حاضر تعداد افراد متخصص و کاربلد در بازار کار ایران کم شدهاند. اگر تا دیروز نیاز بود برای پیدا کردن فرد مناسب ۳ هفته وقت بگذارید الان باید این کار را در ۶ هفته انجام دهید. اما این به این معنی نیست که پیدا کردن نیروی متخصص غیرممکن شده ولی باید برای آن انرژی بیشتری صرف کنید.وی ادامه داد: به نظر من در حال حاضر شرکتها باید استراتژی جذب نیروی تازهکار را در دستور کار قرار دهند. و در شرایط فعلی شاید چارهای جز سرمایهگذاری روی نیروهای تازهکار و دانشگاهی وجود نداشته باشد. طبعا این افراد جایگاه متخصصین باتجربه را نخواهند داشت اما این پتانسیل را دارند که به آن جایگاه برسند. اگر تا سالیان گذشته جذب نیروی تازهکار مستعد و سرمایهگذاری بلند مدت روی آنها، موضوعی لاکچری برای شرکتها بوده، امروز جانشینپروری یک الزام برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز است. شرکتها باید در کنار جذب نیروی با مهارت و با سابقه، نیروهای جوان و تازهکار را نیز استخدام کنند و خود اقدام به آموزش آنان کنند.