بهخاطرسپردن عادتهای مشتری؛ کمک یا دخالت؟
ثبتشدن عادتها و بهخاطرسپردهشدنمان توسط برندها گاهی وقتها ممکن است به مذاقمان خوش نیاید. آدرس و شمارهتلفن، عادتهای بیرونرفتن و غذاخوردن یا خریدهایمان از فروشگاه از مواردی هستند که به عنوان حریم خصوصیمان میخواهیم از آن محافظت کنیم. مثال سادهاش ممکن است هرروز در سوپرمارکتها یا همان بقالیها اتفاق بیفتد. یک نفر شاید خوشش نیاید که صاحب مغازه به او یادآوری کند که نوشیدنی مورد علاقهاش را یادش رفته بخرد و فرد دیگری ممکن است از اینکه عادتهای خریدش را به یاد سپردهاند لذت هم ببرد.
اما بعضی از این تکرارشدنها و به دنبال آن توجه برندها به مشتریهای همیشگی و دقت به عادتهایشان میتواند بیش از آنچه تصور کنید سودمند باشد. حتی میتواند جان مشتری را نجات بدهد. میخواهیم ماجرای یکی از مشتریهای پیتزا دومینو را در سال ۲۰۱۶ با هم ببینیم.
کرک الکساندر یکی از مشتریهای پروپاقرص پیتزا دومینو بود. او هفت سال بود که هر روز پیتزای مخصوصش را سفارش میداد، تا اینکه چند روز این اتفاق نیفتاد. برخی از رانندگان شعبه حتی حواسشان بود که چند روز است سفارشی برای الکساندر نرفته است. این تغییر رفتار ناگهانی برای کارکنان دومینو غیرعادی به نظر میرسید.
سارا فولر، مدیر این شعبه، در همان سال به خبرنگارها گفته بود: «ساعت حدود ۱ نیمهشب بود و ما خیلی سرمان شلوغ نبود. از یکی از رانندگانمان که با الکساندر آشنا بود خواستم سری به خانهاش بزند. همهی ما کرک را میشناختیم. خانهاش تا شعبهی ما فقط شش دقیقه فاصله داشت.»
راننده متوجه شد که تلویزیون و چراغها روشنند، ولی الکساندر جواب زنگ در را نمیداد. او به شعبه برگشت و اینجا بود که دومینویی ها تصمیم گرفتند به پلیس اطلاع دهند. پلیسها توانستند صدای مردی را بشنوند که در خانه تقاضای کمک میکرد. بعد از ورود به خانه آنها الکساندر ۴۸ ساله را روی زمین پیدا کردند که نیاز به خدمات پزشکی داشت و باید به سرعت به اورژانس برده میشد.