خبر

شاهرخ ظهیری، برندسازی در سایه صداقت

شاید در ایران امروز، کمتر مغازه‌ای باشد که انواع سس برای فروش در آن یافت نشود. حتی روی میز ناهار یا شام بسیاری از مهمانی‌های خانوادگی نیز بالاخره یکی از انواع سس پیدا می‌شود. اما حدود نیم قرن پیش، یعنی زمانی که شاهرخ ظهیری صنایع غذایی مهرام را پایه‌گذاری کرد، وضعیت برای این چاشنی خوشمزه کاملاً متفاوت بود. در زمانه‌ای که سس حتی در رستوران‌ها و ساندویچی‌ها هم یافت نمی‌شد، شاهرخ ظهیری دست به اقدامی جسورانه زد. او شروع به تولید و عرضه محصولی کرد که تقریباً هیچ‌یک از مخاطبانش حتی نمی‌دانستند چیست و چگونه مصرف می‌شود.

شاهرخ ظهیری در سال ۱۳۰۹ در ملایر به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود، اما خانواده او هنگامی که ۲ ساله بود، به دنبال اصلاحات ارضی و از دست رفتن سرمایه خانوادگی، مجبور به مهاجرت به تهران و سپس قم شدند. شاهرخ ظهیری حدود ۱۷ سال داشت که پدرش را از دست داد و به عنوان پسر ارشد خانواده مسئولیت اداره خانواده ۵ نفره‌شان نیز بر دوش او قرار گرفت و باعث شد به عنوان معلم در اداره فرهنگ استخدام گردد. همزمان با کار، تحصیل را در دانشگاه ادامه داد اما پس از اخذ لیسانس حقوق، به دلیل آن‌که نگران بود مبادا زمانی مجبور شود بر حسب دستوری حقی را زیر پا گذارد، وارد دادگستری نشد و به تدریس ادامه داد. اما تدریس هم روحیه ماجراجو و فعال شاهرخ ظهیری را ارضا نمی‌کرد، پس هم‌زمان با پایان دوران دانشگاه در سال ۱۳۳۷، در کنار تدریس به عنوان تحصلیدار در نساجی درخشان یزد مشغول به کار شد.

صداقت، مقاومت و پشتکار مهم‌ترین و بنیادی‌ترین ارزش‌های شاهرخ ظهیری بودند. همین ارزش‌ها باعث شدند آقای هراتی، صاحب کارخانه پارچه بافی نساجی درخشان یزد به او اعتماد کرده و پس از راه اندازی نمایندگی تراکتور و کمباین انگلستان، او را به عنوان مدیر فروش شرکت ماشین‌های کشاورزی (فلاحتی) انتخاب کند. انرژی تمام نشدنی، پیگیری و درستکاری آقای ظهیری خیلی زود توجه افراد دیگری را هم جلب کرد و در سال ۱۳۴۵ به دعوت آقای صراف زاده که در آن زمان نماینده مجلس و رئیس کمیسیون بودجه آن بود کارش را در هولدینگ «گروه ماه» به عنوان مدیر عامل شرکت «مه کشت»، که به فروش ماشین‌آلات کشاورزی می‌پرداخت، آغاز کرد. خصوصیات اخلاقی آقای ظهیری باعث شد در این شرکت جدید نیز خیلی زود تبدیل به معتمد مدیران شود. اما سودای کارآفرینی و تولید، باعث شد در یکی از جلسات عمومی مدیران آقای ظهیری موضوع راه اندازی یک کارخانه صنایع غذایی را در گروه ماه مطرح کند. ایده‌ای که مورد استقبال قرار گرفت و مقرر شد آقای ظهیری مسئول راه اندازی این کارخانه شده و ۲۰ درصد از سهام آن نیز به او تعلق گیرد. نام «مهرام» در همین زمان و در هماهنگی با نام سایر بخش‌های گروه ماه انتخاب شد.

در همین زمان‌ها، شاهرخ ظهیری به عنوان مدیر عامل شرکت مه کشت و معاون دکتر بوشهری (شوهر اشرف پهلوی در آن زمان) در گروه ماه، روزی برای انجام امور اداری و ملاقات با دکتر بوشهری به کاخ اشرف(کاخ دولت فعلی) مراجعه کرد، اما به جای دکتر بوشهری با اشرف پهلوی مواجه شد که با برخوردی بد او را از کاخ بیرون کرد. همین موضوع باعث شد شاهرخ ظهیری تصمیم به استعفا از گروه ماه بگیرد. تصمیمی که خیلی زود آن را عملی کرد. با انتقال از آموزش و پرورش به سازمان برنامه و بودجه، کارش را به عنوان ذیحساب آغاز کرد. در این بخش نیز دقت و امانت‌داری آقای ظهیری خیلی زود باعث شد مهره‌ای کلیدی به شمار رود. اما شوق آقای ظهیری برای کارآفرینی و تولید او را رها نمی‌کرد. پس از مدتی فعالیت در بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی، سرانجام با صدور بخشنامه‌ای که کارمندان دولت را ملزم به انتخاب میان بخش دولتی و خصوصی می‌کرد تصمیم نهاییش را گرفت و با درخواست بازنشستگی برای همیشه از بخش دولتی خارج شد.

آقای ظهیری تصمیم گرفت ایده راه‌اندازی یک کارخانه صنعت غذایی را به تنهایی و خارج از گروه ماه ادامه دهد. باجناق او که در شرکت نفت استخدام بود و برای دوره‌ای به صورت بورسیه به آمریکا رفته بود، پیشنهاد کرد با توجه به علاقه آمریکایی‌ها به سس و خلأ این محصول در بازار ایران، همین محصول را برای تولید انتخاب کنند. پس در سال ۱۳۴۹ کارخانه مهرام را رسماً راه اندازی کرده و با بررسی فرمول تهیه سس مایونز و کمی تغییر در طعم و ایرانی‌تر کردن آن، شروع به تولید سس مایونز کرد.

در این زمان بود که مهم‌ترین چالش شرکت تازه تأسیس مهرام پدیدار شد. در ایران کسی با سس مایونز آشنا نبود. کسی اصلاً نمی‌دانست این سس چیست، به چه کار می‌آید و چگونه مصرف می‌شود. فروشنده‌ها تمایلی به خرید این محصول نداشتند چون تصور می‌کردند خریداری ندارد. موضوع آن بود که کل این طبقه محصولی به کلی ناشناخته بود و در نتیجه چه در فروشندگان و چه در خریداران یک گارد اولیه نسبت به این محصول وجود داشت. پس آقای ظهیری برای حل این موضوع دست به ابتکاری زد که نسبت به زمان خود بسیار خلاقانه بود. او عده‌ای را مأمور کرد تا هر نیم ساعت، به مغازه‌هایی که محصول مهرام در آن‌ها موجود بود مراجعه کنند و نفری یک شیشه سس بخرند. فروشنده‌ها وقتی می‌دیدند عده‌ای هرروز برای خرید سس مراجعه می‌کنند کم کم کنجکاو می‌شدند تا با محصول بیشتر آشنا شوند. تیزبینی آقای ظهیری باعث شد در زمانی که صحبت از برند و برندسازی در ایران چندان مطرح نبود، قدرت برند را درک نماید. از نظر او، تنها با علاقه‌مند کردن خرده‌فروشان به برندش می‌توانست آن‌ها را تشویق کند تا برای فروش محصولاتش اشتیاق داشته باشند و به نوعی مبلغ آن شوند. بنابراین در فرمی که ویزیتورها برای مغازه‌ها می‌برند بخشی را برای درج تاریخ تولد اضافه کرد و سپس با فرا رسیدن تاریخ تولد هریک از فروشندگان یک کارت تبریک زیبا با شاخه‌ای گل برای آن‌ها فرستاد. این موضوع در زمانی که مفاهیمی مثل باشگاه مشتریان و پیام‌های اتوماتیک تبریک تولد مانند امروز همه گیر نشده بود تأثیر شگفت‌انگیزی بر فروشنده‌ها داشت. آن‌ها تماس می‌گرفتند، تشکر می‌کردند، می‌گفتند حتی همسرمان تولد ما را یادش نیست و بعد چند کارتن از محصولات را سفارش می‌دادند.

شاید امروز، اقداماتی که شاهرخ ظهیری برای معرفی یک طبقه محصولی جدید و نفوذ برندش در میان مخاطبان(چه فروشنده‌ها و چه خریداران نهایی) انجام داد چندان عجیب و نو به نظر نرسند، اما نباید فراموش کرد که ابتکار آقای ظهیری مربوط به زمانی است که هیچ‌کدام از این روش‌ها و به طور کلی مفاهیمی نظیر برند و جایگاه‌سازی مانند امروز شناخته شده و مرسوم نبود. با همین ابتکارات آقای ظهیری توانست روز به روز مشتریان بیشتری جذب کند و پس از مدتی شرکت سرکه وردا را نیز برای تأمین سرکه مورد نیاز خط تولیدش خریداری نماید.

تا پیش از مهرام سس مایونز در ایران ناشناخته بود. حتی سالاد اغلب با روغن و آبلیمو سرو می‌شد و غذاهایی مانند اولویه را اصلاً کسی از عامه مردم نمی‌شناخت. پیش از تأسیس مهرام و در حوالی سال ۱۳۴۸ مهندس بیژن مهاجری که دانش آموخته آمریکا بود، در خانه سس تولید می‌کرد و برای فروش به مغازه‌ها می‌داد. اما این محصول در آن زمان به صورت صنعتی و در حجم بالا تولید نمی‌شد و به دلیل عدم آشنایی مردم با آن به خوبی هم فروش نمی‌رفت. با رونق گرفتن فعالیت‌های مهرام و شروع تبلیغات، فروش سس بیژن نیز افزایش پیدا کرد و طبقه محصولی سس‌ها اندک اندک تبدیل به بخش جدایی ناپذیر سفره ایرانی‌ها شد. تأثیر مهرام بر صنعت غذایی ایران و عادات غذایی ایرانیان غیرقابل انکار است. تقریباً هم‌زمان با تأسیس مهرام، کارخانه «یک و یک» نیز با تمرکز بر بازار غذاهای کنسروی شروع به کار کرد و به جنگ نگاه‌های سنتی در مورد غذا رفت، اما مقاومت جامعه سنتی ایران در آن زمان آقای هدایت صاحب این کسب و کار را مجبور کرد تا تمرکز خود را به بازارهای خارج از کشور، ایرانی‌های مقیم خارج و صادرات معطوف کند. اما مهرام با همان ۳ ارزش اصلی آقای ظهیری تغییرات قابل توجهی در بازار محصولات غذایی ایران ایجاد کرد. شاید به همین دلیل است که امروزه تقریباً تمامی فعالان این صنعت از شاهرخ ظهیری به عنوان «پدر صنایع غذایی ایران» یاد می‌کنند.

شاهرخ ظهیری و مهرام اما، در سال‌های بعد هم بارها با فراز و نشیب‌های فعالیت در ایران رو به رو شدند و سرانجام در سال ۱۳۷۵ و بعد از بیش از ۲۵ سال مدیریت، آقای ظهیری به دلیل کاهش ۵۰ درصدی اعتبار مورد نیاز شرکت‌ها توسط بانک مرکزی و واگذاری بخشی از سهام مهرام و در پی مانع‌تراشی‌ها و مسائلی دیگر مجبور به واگذاری و ترک شرکت مهرام شد. با این وجود به دلیل خوشنامی و دستاوردهای فراوانش در زندگی، سال‌ها در سمت‌های مختلف در اتاق بازرگانی تهران از او دعوت به همکاری شد.

آقای ظهیری در ۲۲ فروردین ماه سال ۱۳۹۸ و همزمان با روز تولدش چشم از جهان فرو بست.

شاهرخ ظهیری کارآفرینی خستگی‌ناپذیر و نوآور بود. فردی که با هیچ مانع و محدودیتی تسلیم نمی‌شد. کسی که هرگز به سودای کارآفرینی و تولید پشت نکرد. مردی دلسوز، خوش خلق و مهربان که همواره اعتقاد داشت صداقت مهم‌ترین اصل برای تولید و کارآفرینی است. مردی که با سال‌ها تلاش صادقانه و خستگی‌ناپذیرش همواره در آسمان تاریخ ایران به عنوان ستاره‌ای پرفروغ خواهد درخشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا