پیتر دراکر، یکی از تأثیرگذارترین مشاوران مدیریت در تمام ادوار می گوید: “فرهنگ، استراتژی سازمان را تغذیه می کند.” این نقل قول قصد دارد به اهمیت حضور فرهنگ در استراتژی های بنیادین سازمان ها و شرکت های موفق اشاره کند، اگرچه این نقل قول، بسیار مهم و مشهور است، اما مدیران سازمانی آنطور که باید به این موضوع اهمیت نمی دهند. طبق گفته اندرو کیو در فوربس ، فقط ۲۰٪ از پاسخ دهندگان در یک نظرسنجی گفته اند که زمانی مشخص را صرف مدیریت یا بهبود فرهنگ سازمانی می کنند. در حقیقت ، ۶۳٪ از مدیران نتوانستند به طور معمول، تأثیر فرهنگ بر تجارت را در نظر بگیرند و فقط یک چهارم اظهار داشتند که به موضوع فرهنگ داخلی سازمان اهمیت داده و آن را بررسی می کنند. اما تعجب ما از این آمارها وقتی بیشتر می شود که بدانیم به گزارش فوربس ، شرکتهای با فرهنگ قوی رشد ۴ درصدی در بخش درآمد داشته اند .بر اساس اطلاعات ۱۰۰ شرکت که از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ در فورچن بررسی شده است، شرکت های دارای فرهنگ سازمانی قدرتمند به طور متوسط، سالانه ۱۴ درصد رشد را تجربه کرده اند و رضایت سازمانی کارمندان در شرکت هایی با فرهنگ سازمانی قوی، حدود ۲۰ درصد بیشتر است و همین رضایت و شادی در سازمان ها، فروش را تا ۳۷ درصد افزایش می دهد.
شواهد روشن است. فرهنگ در سازمان مهم است. تعامل کارمندان در درجه اول اهمیت است. پرداختن به این موضوع، لزوماً دشوار نیست. در حقیقت ، دیوید کامینز ، بنیانگذار Pardot می گوید ، “فرهنگ شرکت تنها مزیت رقابتی پایدار است که در کنترل کارآفرین است.” با این اوصاف ، بیایید در مورد آنچه امروز می توانید برای بهبود فرهنگ در سازمان انجام دهید، بیشتر بدانیم:مسائل درگیری کارمندان را باور کنید. آلن لپوفسکی در کتاب خود به الکس شوتمن ، مدیر عامل Workfront گفت: «مدیریت باید روحیه کارمندان را در بخش های عالی کار، دوباره زنده کند. ما باید مدیران را متقاعد کنیم که بازگشت سرمایه، اصلی ترین سنجش موفقیت یک پروژه نیست بلکه رضایت کارکنان، اولویت اصلی است. وقتی شما کارمندانی فداکار، وفادار و راضی داشته باشید ، آنها بیش از آنچه که می توانستید اندازه بگیرید برای شرکت شما کار خواهند کرد.» بر این اساس، کارمندی که مشغول کار است در واقع فراتر از دستمزد خود یا کیفیت قهوه در اتاق استراحت به شرکت اهمیت می دهد.
این نوع افراد، کارمندان یا کارگرانی هستند که مایلند تلاش اضافی را انجام دهند، حتی بدون اینکه از آنها خواسته شود، این باعث می شود کارمندان شادتر باشند – و یک نتیجه نهایی سالم تر. طبق اطلاعات Towers Perrin، سطح بالای تعامل با یک شرکت میتواند درآمد عملیاتی را ۱۹ درصد و رشد درآمد را ۲۸ درصد افزایش دهد. این موضوع را با رضایت و مشارکت در سطح پایین مقایسه کنید، که می تواند منجر به کاهش ۳۳ درصدی درآمد عملیاتی همراه شود.اطمینان حاصل کنید که همه کارمندان احساس ارزشمندی و قدردانی می کنند
الکس در کتاب خود از جان مک کینزی نقل قول می کند ، که “غرور بیش از پول مهم است”. کاتزنباخ در مطالعه خود درباره سازمانهایی مانند سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده، از مزایای “غرور ” به عنوان یک نیروی انگیزشی محرک بحث می کند. الکس می نویسد: “غرور را میتوان به عنوان یك نیروی مرتبط با دوران كودكی ردیابی کرد، این غریزه اولیه كودكی به بزرگسالی تعمیم می یابد، همانطور که برای ارضای حس غرور و کسب افتخارات مختلف برای والدین خود تلاش می کنیم، در سازمان نیز می توان به غرور به عنوان یک غریزه پایدار نگاه کرد. بنابراین، ابزارها را در اختیار مدیران خود قرار دهید تا به راحتی از اعضای تیم خود قدردانی کنند و از همه همکاران خود تشکر و پشتیبانی کنید تا احساس غرور و افتخار شغلی را در آنان تقویت کنید. به کارمندان خود کمک کنید تا به پیشرفت شما کمک کنند. وقتی موانع بهره وری را برطرف می کنید، موفقیت اعضای تیم را برای شما آسان می کند و همه برنده می شوند. نرم افزار مدرن مدیریت، این کار را از چند طریق انجام می دهد_
گزارش خودکار اندازه گیری بهره وری را آسان می کند و توجه شما را به مناطق بالقوه بهبود می بخشد_نمایشی جامع پروژه به همه کمک می کند تا ببینند مشارکت های فردی آنها چگونه بر اهداف و ابتکارات کلان تأثیر می گذارد_
با توجه به اینکه وضعیت پروژه همیشه در دسترس همه است ، هیچ کس برای بررسی دستیابی به پیشرفت یا نشستن در جلسات غیر مثمر وقت را تلف نمی کند.
فهرست کارهای هوشمند و صف های کاری اولویت بندی کار روزمره را تعیین می کنند. افزایش شفافیت همه کارها پر زرق و برق نیستند. بعضی از آن خسته کننده، کسل کننده و ناامیدکننده است. گاهی اوقات نمی توانید کار زیادی انجام دهید تا ماهیت کاری که از اعضای تیم شما خواسته می شود انجام دهند و برای شما سوال ایجاد می شود که چگونه روحیه کارمندان را افزایش دهید، الکس در کتاب خود می گوید: “جواب یکی از ویژگی های ناشناخته هر سازمان است: شفافیت.
“الکس به پنج نوع شفافیت وابسته به یکدیگر اشاره می کند که از شفافیت بینایی شروع می شود. چشم انداز سازمان شما باید در داخل و خارج از کسب و کار روشن ، سازگار و به خوبی قابل درک باشد و همه انواع دیگر شفافیت ( هدف ، تیم ، وظیفه و مشتری )باید به وضوح با این چشم انداز ارتباط برقرار کنند.
همانطور که نویسنده و مشاور مشهور، سیمون سینک می گوید: “اگر افرادی را استخدام کنید فقط به دلیل این که آنها می توانند یک کار را انجام دهند ، آنها برای پول شما کار می کنند. اما اگر افرادی را استخدام کنید که به آنچه شما اعتقاد دارید باور دارند، آنها با خون و عرق و اشک برای شما کار خواهند کرد. ” در سطح تاکتیکی تر، می توان از طریق ابزارهای گزارشگری قوی ، سیستم های برنامه ریزی نمونه کارها ، مدیریت موثر منابع و ابزارهای ارتباطی متمرکز ، به شفافیت سازمانی بیشتری دست یافت که همگی از ویژگی های راه حل های مدرن مدیریت کار هستند.همکاری موثرتر را تقویت کنیوضعیت همکاری بین فردی غالباً ستون فقرات فرهنگ یک شرکت را تشکیل می دهد، از جمله این که استفاده از ابزارهای ارتباطی دشوار یا آسان است ، چقدر تعاملات بحث برانگیز یا روان هستند و پویایی گروه چقدر هماهنگ است.
وقتی می خواهید یک پروژه گروهی را جلو ببرید ، هیچ چیز ناامیدکننده تر از این نیست که کل روز در صندوق ورودی ایمیل گیر کنید . اما ، اگر به تیم خود ابزارهای پیشرفته و مشترک بدهید و سپس از مسیر آنها دور شوید ، ممکن است از تفاوتی که ایجاد می کند تعجب کنید.داون سجودو، متخصص ارشد پشتیبانی برنامه در Inland Empire Health Plan، به دلیل راه حل مدیریت کار موسوم به “مشارکت همه از طریق ایمیل”، مشهور است، در این روش کارمندان باید نسبت به یکدیگر پاسخگو باشند. این راه حل به کارکنان کمک کرد تا احساس قدرت ، ارتباط و آگاهی بیشتری داشته باشند ، زیرا پاسخگویی را افزایش داد ، نامه های الکترونیکی را کاهش داد و همکاری بین عملکردی کارمندان را افزایش داد.
فرهنگ مهم است جک مکی ، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت Whole Foods ، می گوید: “اگر شما به اندازه کافی خوش شانس باشید که کارفرمای کسی باشید ، پس شما یک تعهد اخلاقی دارید که اطمینان حاصل کنید کارمندان هر روز صبح منتظر شروع کار خود هستند.” اما اکثر شرکت ها در انجام این تعهد کوتاهی می کنند. گالوپ گزارش داد كه ۶۳٪ از كاركنان سازمانها با رغبت و تمایل به كار مشغول نيستند و ۲۴٪ نيز فعالانه از كار خارج شده اند ؛ تنها ۱۳٪ از كارگراني كه مشغول كار هستند ، واقعا سر کار خود باقي مانده اند و واضح است که اکثر سازمان ها در مورد فرهنگ شرکت ، فضای زیادی برای پیشرفت دارند.