به نظر شما چرا اپل انقدر در همه جای دنیا محبوب و پر طرفدار است؟ ظاهرا به این دلیل که اپل یک نوع مغز متفکر واقعی در زمینه جلب توجه مصرف کنندگان به لطف محصولاتی نوآورانه و اتخاذ مجموعه ای از استراتژی‌های بازاریابی منحصر به فرد و مخصوص به خود به شمار می‌رود. رویکرد برندینگ مدیران و کارمندان اپل فقط محدود به فروش محصولات نشده بلکه به ترویج یک نوع سبک زندگی خاص، یک سری باور‌های محکم و گونه ای احساس تعلق می‌پردازد. اساسا ما دوست داریم که به محصولات اپل به عنوان بخشی از سبک زندگی روزمره خود نگاه کنیم.
در این مقاله نویسنده قصد دارد به شرح جزئیات استراتژی پشت برند اپل بپردازد که مطالعه آن خالی از لطف نیست:
درک اهمیت هویت برند
داستان موفقیت اپل با هویت برند استثنایی و منحصر به فرد آن آغاز شد. لوگوی اپل، به شکل یک سیب ساده، گاز زده و در عین حال زیبا، یکی از شناخته شده ترین نماد‌ها در سرتاسر جهان به حساب میآید. این لوگو مترادف با مفاهیم نوآوری و طراحی برتر بوده و به شیوه ای خاص منحصر به فرد است. با شنیدن اسم اپل، فورا محصولاتی شیک، کاربر پسند و جلوتر از زمان خود به ذهن خطور می‌کنند. هویت این برند نقش مهمی در شهرت فراوان آن تحت عنوان نامی پیشرو در صنعت فناوری بازی کرده است.
هویت برند اپل عمیقا ریشه در رواشناسی طراحی دارد. مدیران و طراحان محصولات اپل، تمایل انسان به سادگی و ظرافت را به خوبی درک می‌کنند. همین امر به جذابیت طبیعی محصولات برند از لحاظ تمیزی خطوط، اجرای سبک مینیمال و طراحی‌های زیبا و دلپذیر کمک می‌کند. اپل با عرضه مداوم محصولاتی که این اصول را در بر می‌گیرند، یک نوع ارتباط عاطفی قوی و موثر با مشتریان خود برقرار خواهد کرد. این گونه ارتباط کلید موفقیت آن‌ها در عرصه بازاریابی است.
قدرت داستان سرایی
اپل همیشه به خاطر مهارت زیاد خود در زمینه داستان سرایی معروف بوده و همواره در این زمینه استثنایی عمل کرده است. همان طور که در کمپین‌های نمادینی نظیر «۱۹۸۴» و «Shot on iPhone» می‌بینیم، استراتژی بازاریابی اپل به شکلی تدوین شده تا آگهی‌های تبلیغاتی حول محور روایت‌هایی جدید و منحصر به فرد بچرخد. این قبیل روایت‌ها مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهند. چنین داستانهایی معمولا مضامینی نظیر تحول و نوآوری را در بر گرفته و این ایده را به مخاطب تلقین می‌کنند که با انتخاب اپل، می‌توانید محصولاتی مطابق با دیدگاه منحصر به فرد خود را در دست بگیرید.
به عنوان مثال، ویدئوی تبلیغاتی «۱۹۸۴» که در جریان یکی از مسابقات سوپر بول پخش گردید، اپل را به عنوان یک نیروی انقلابی نشان داد که دیگر دوست ندارد با وضعیت موجود سازگار شود. آن نوع حس شورش و نوآوری که با تماشای ویدئو در مخاطب به وجود میآید، او را مجذوب خود خواهد کرد. تاثیر مثبت این نوع تبلیغات به قدری عمیق بود که تحت عنوان یکی از سمبلیک ترین کمپین‌های تبلیغاتی در طول تاریخ در ذهن‌ها باقی مانده است.
از سوی دیگر کمپین «Shot on iPhone» از مشتریان دعوت می‌کند تا بخشی از داستان اپل باشند. اپل ضمن نمایش محتوایی خیره کننده تولید شده توسط کاربران، از خلاقیت و ارتباطات عاطفی آن‌ها بهره میبرد. هدف از راه اندازی کمپین تبلیغاتی فوق صرفا فروش یک محصول خاص نیست بلکه با این نیت اجرا می‌شود که مشتریان احساس کنند بخشی از جامعه خلاق را تشکیل می‌دهند. در نهایت هم کمپین به این هدف دست یافت.
روانشناسی انحصارطلبی
اپل هنر ایجاد احساس خاص بودن در مشتریان خود را به حد کمال رسانده است. یکی از راه‌های دستیابی به این امر، روانشناسی انحصارطلبی است. وقتی اپل خبر از عرضه محصول جدیدی می‌دهد، همه جهانیان با هیجان به تماشای این منظره می‌نشینند. عرضه اولیه محدود، صف‌های طولانی خریداران محصولات اپل و احساس خاص بودن در میان معدود افرادی که تازه ترین گجت موجود در بازار را دارند، همگی به ارضای این حس نیاز به انحصار کمک می‌کنند.
انحصارطلبی به عنوان یکی از اساسی ترین احساسات انسان در دنیا، تعریفی از تمایل فرد به کسب موقعیتی ممتاز در جامعه به شمار می‌رود. مردم به طور طبیعی دوست دارند احساس کنند که منحصر به فرد و مهم هستند. در ادامه داشتن یک محصول اپل می‌تواند به رفع این نیاز کمک کند. به همین دلیل شاهد آنیم که طرفداران اپل، اغلب اوقات برای خرید محصولاتش سر از پا نشناخته و حاضر به پرداخت هر گونه هزینه اضافی هستند. اینجاست که موضوع اشتیاق مردم به تبدیل شدن به بخشی از یک ترند یا گروه مطرح می‌گردد. استفاده از محصولات اپل، نوعی حس تعلق به گروهی از آینده نگران و افراد آگاه به فناوری مدرن را در انسان ارضا خواهد کرد.
فلسفه طراحی کاربر محور
استراتژی بازاریابی منحصر به فرد اپل در فلسفه طراحی آن نیز نفوذ کرده تا جایی که کاربر همیشه در اولویت قرار دارد. محصولات اپل با غور در ویژگی‌های روانشناختی کاربر طراحی می‌شوند. هدف از انجام این کار کسب اطمینان بابت این موضوع است که محصولات شرکت نه تنها کاربردی بوده بلکه از لحاظ بصری نیز جذاب و قابل استفاده هستند. رویکرد فوق با اصل روانشناختی افزایش میزان رضایت کاربر و ایجاد حس لذت همسو می‌باشد.
مدیران و کارمندان اپل درک می‌کنند که کاربر دوست دارد محصولی مدرن و در عین حال لذت بخش از لحاظ بصری را تحویل بگیرد. به این ترتیب هنگام کار با دستگاه اپل، نوعی احساس رضایت را تجربه و حس وفاداری به برند در افراد تقویت می‌شود. این رویکرد طراحی مبتنی بر اصول روانشناسی یکی از دلایل بزرگ موفقیت اپل به شمار می‌رود.
برندسازی احساسی
اپل به خوبی بر هنری برندسازی احساسی مسلط است. مدیران اپل فقط محصول نفروخته بلکه تجربیات و احساسات را می‌فروشند. برقراری ارتباط عاطفی با برند همان چیزی است که مشتریان را وادار می‌کند تا برای تازه ترین مدل گوشی اپل خارج از فروشگاه صف بکشند. محصولات اپل به دلیل کیفیت بالای خود نزد همگان شناخته شده و به همین علت توانسته اند حس امنیت و رضایت را در دل مشتریان به وجود آورند. کیفیت بالای محصولات برند به افراد اطمینان می‌دهد که قطعا تصمیم عاقلانه ای گرفته اند.
اپل همچنین از احساسات و رویا‌های کاربران کمک می‌گیرد. ابزار‌های بازاریابی و فروشگاه‌های برند مملو از تصاویر افراد شیک و خلاقی است که از محصولات خود را رسیدن به اهدافشان استفاده می‌کنند. خرید یکی از محصولات اپل تنها به معنای خرید یک ابزار کاربردی نیست بلکه با انجام این کار شما بر روی آینده ای سرمایه گذاری می‌کنید که در آن سازنده تر، خلاق تر و موفق تر از همیشه خواهید بود.
استفاده از روانشناسی رنگ
انتخاب رنگ در پروسه بازاریابی و طراحی محصولات، اصل مهم دیگری در استراتژی روانشناختی برند محسوب می‌شود. روانشناسی رنگ نقش مهمی در تاثیرگذاری بر روی احساسات و ادراک ما دارد. محصولات اپل عمدتا دارای یک نوع خلوص و زیبایی ناب هستند که حس سادگی، مدرنیته و کمال را به انسان منتقل می‌کند.در کنار همه این ها، استفاده اپل از رنگ‌های متنوع و جذاب در خطوط تولید خود از جمله آیفون، تنوع و شخصی سازی را نیز جشن می‌گیرد. کاربر رنگی را انتخاب می‌کند که به نوعی با شخصیتش هماهنگ است. این‌ها همه در حالی است که او خود را عضوی از جامعه اپل می‌داند.
اصل حمایت از مشتری
یکی از مبانی استراتژی بازاریابی اپل را ایجاد جامعه ای از مشتریان وفادار تشکیل می‌دهد که در آینده نزدیک به حامیان محصولات برند تبدیل خواهند شد. چنین رویکردی مبتنی بر اصل ثبات اجتماعی است. بر این اساس، مردم وقتی می‌بینند که همتایانشان برندی را تایید می‌کنند، به احتمال زیاد به آن اعتماد کرده و قبولش می‌کنند. اپل با ایجاد یک پایگاه مشتریان قوی که محصولاتش را دوست داشته و از آن‌ها حمایت می‌کند، از این پدیده روانشناختی کمک می‌گیرد تا پایگاه مشتریان و در عین حال حس وفاداری را به برند خود را بیش از پیش توسعه دهد. تعهد اپل به ارائه بهترین نوع خدمات به مشتری، عرضه محصول با کیفیت و ایجاد امکان کسب تجربه ای عالی و تمام عیار توسط کاربر، نظرات مثبت مشتریان را به سوی خود جلب کرده و باعث می‌شود تا آن‌ها با کمال میل به تبلیغ برند بپردازند. در ادامه افراد به مدافعانی تبدیل می‌شوند که در میان جمع و در رسانه‌های اجتماعی از مزیت‌های محصولات و خدمات شرکت می‌گویند. در قالب این گونه بازاریابی ارگانیک، توصیه‌های شخصی جای بهترین ابزار‌های تبلیغاتی را خواهند گرفت. در نهایت چه از علاقمندان اپل باشید چه نباشید، تاثیر روانشناسانه شیوه بازاریابی برند بر دنیای ما را به هیچ وجه نمی‌توان انکار کرد.
