حضور و فعالیت استارتاپ ها زنگ خطری برای کسب وکارهای سنتی است. کسب وکارهای سنتی که به دلیل دریافت سودشان از بازار فکر ی برای تغییر نمی کنند. اما این اشتباهی ستکه کسب وکارباید هر چه سریعتردر برطرف کردن آن اقدام کنند. کسب وکارها باید به فکر سرمایه گذاری و همکاری با استارتاپها باشد. همکاری که نیاز به اطلاعات دقیقی دارد. دکتر امیر یوسفی مدرس و مشاور بازاریابی و کسب وکار، مدتهاست همکاری نزدیکی با استارتاپ ها دارد. براین اساس،با ایشان به گفتگو نشسته ایم تادرباره زوایای بیشتری از حوزه فعالیت استارتاپ ها بدانیم.
این روزها بحث استارتاپ ها در کشورمان داغ است و همایش ها و مراکز شتاب دهی بسیاری در این زمینه فعالیت می کنند، در صورت امکان کمی درباره پیش زمینه این نوع فعالیت های اقتصادی، اجتماعی بفرمایید؟
در ابتدا باید عنوان کنم که با گسترش و توسعه فضای استارت آپ در کشور، در سالهای اخیر در حال حاضر نهادها و مجموعههای مختلفی در این فضا در حال فعالیت هستند. در یک دسته بندی مختصر میتوان فعالان در این حوزه را به سازمانها و نهادهای دولتی، شرکتهای خصوصی، شتابدهندهها و رویدادهای بزرگ و کوچک تقسیم بندی کرد. اما آن چیز که از پیشینه این فعالیت های در خاطرم هست خیلی روشن و و واضح نیست. در گذشته که شاید بشود گفت که تقریبا ۱۵ سال پیش و قبل از آن مد نظر است، فعالیت های کارآفرینی بدین شکل نبود و اگر شخص یا مجموعه ای را با نام کارآفرین ذکر می کردند صرفا به این خاطر بود که کسب و کار نسبتا بزرگی را راه اندازی نموده است و فضا برای آموزش روش های نوین کارآفرینی مهیا نبود.
اما از حدود سال ۷۵ به بعد تب کارآفرین شدن و آموزش دروس و رشتههای مرتبط با کارآفرینی در ایران بالا گرفت و کم کم با ورود تکنولوژیهای جدید نظیر اینترنت و تلفن همراه تنوع در ایجاد کسب و کارهای نوپا شدت بیشتری به خود گرفت. علاقهمندی جوانان برای ورود به عرصه کارآفرینی، راه اندازی کسب و کارهای جدید و ایده محور و حتی اشتغال زایی باعث شد روند شکل گیری کسب و کارها و شرکتهای نوپا و استارتاپها در ایران با استقبال روبرو شده و شدت بگیرد. هم زمان فعالیتهای جنبی این روند رو به رشد نظیر همایشها و رویدادهای استارتاپی نویدبخش شروع جدیدی در اکوسیستم کارآفرینی ایران شدند و در حال حاضر با به وجود آمدن مراکز شتابدهی و حمایت از استارتاپها برای ورود موثر به بازار میتوان گفت صنعت در ایران در حال پوست اندازی از سنت به سمت مدرنیته است و بازار رقابتی و پویا را با خود به همراه آورده است.
آیا شروع فعالیت استارتاپ ها در کشورمان روند درستی را در حال طی کردن است و هیجان ایجاد شده این فعالیت را در مسیر اصلی خود خارج کرده است؟
به هر حال هر شروعی بی اشکال و ایراد نیست. اما این که هر شخصی با تفکر به این که توانایی راه اندازی یک استارتاپ را داشته و در این راه تلاش کند به خودی خود اشکالی ندارد. اما هیجانی که در این مسیر برای موفقیت دیده میشود باعث شده تا استارتاپها از مقولهای به عنوان شکست در استارتاپ غافل شوند و با اولین شکست عطای این فعالیت را به لقایش ببخشند. اما باید عنوان کرد که استارتاپ یک مسابقه برای اجرایی کردن ایدهها نیست و چه بسا که تفکر و برنامه ریزی و استراتژی خاص خود را میطلبد و اگر با دید این که ” ایده را به صورت اجرایی در آورم دیگر کار تمام است و پولدار میشوم ” فکر کنند در ادامه با شکست روبرو شده و ممکن است با سرخوردگی از این شکست ایدهای منحصر به فرد را به دست فراموشی بسپارند
بسیاری از کسب و کارهای بزرگ در حال حاضر شروع به سرمایه گذاری بر روی استارتاپ ها کردهاند به نظرتان چنین کسب و کارهایی در این باره باید به چه نکاتی دقت کنند و درباره پیامدهای این موضوع بفرمایید؟
این را باید گفت که کسب و کارهای بزرگ برای بقا و حرکتهای رو به رشد خود با بهره گیری از استراتژی رشد باید از ایدهها، استارتاپها و افراد توانمند و ایده محور حمایت کرده و پذیرای آنها باشند. باید گفت که این موضوع یک لطف یا مهربانی برندهای بزرگ به اکوسیستم استارتاپی نیست. بلکه این یک موضوع بسیار مهم و حیاتی برای ادامه روند این مجموعههاست. استفاده از این فرصتها در دنیا بلادرنگ صورت میپذیرد و تمام کسب و کارهای بزرگ در دنیا با ایجاد مراکز شتابدهی سعی در جذب ایدهها و استارتاپها برای گسترش کسب و کار خود در بازار رقابتی دارند اما باید توجه کنند که در این مسیر هر ایده و استارتاپی شایسته حمایت نیست. بلکه باید با ایجاد مراحل مشکلتر برای تیمهای استارتاپی روندی را شکل داد تا این تیمها برای موفقیت و جلب مشارکت برندها هم زمان با اجرای ایده نحوهی راه اندازی کسب و کار را آموزش دیده و در جریانی رقابتی بتوانند بهترین ایده را ارائه دهند. در آینده با شکل گیری بیش از پیش استارتاپها انتخاب بهترینها از میان آنان به یک چالش اساسی از سوی برندها و مراکز شتابدهی مبدل خواهد شد
آیا خود کسب و کارها میتوانند، ایدههای استارتاپی داشته و در این باره فعالیت کنند؟ ( آیا این کار از لحاظ هزینه برایشان به صرفه است)
اگر ایدهی استارتاپی کسب و کارها در راستای بهینه کردن کیفیت محصول و کسب رضایت بیشتر از مشتریان خود باشد باید گفت که بهترین راه را برای تولید محصولاتی با مزیت رقابتی پایدار انتخاب کردهاند. از لحاظ هزینه و به صرفه بودن انجام این کار باید به استراتژی انتخاب شده از سوی آن مجموعه توجه شود. شاید برخی از برندها قصد این را داشته باشند تا با ایجاد تنوع در محصولات ، برندهای جدیدی را به سبد کسب و کار خود اضافه کنند. اما تا آنجا که میشود توصیهام این است که ایجاد مراکز شتابدهی و یا حمایت از استارتاپها را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهند
استارتاپ ها در همکاری با کسب و کارها باید به چه نکاتی دقت کنند و چه مواردی را رعایت کنند؟
اگر استارتاپی موفق شد تا از کسب و کار یا برند موفقی جلب نظر نموده و همکاری خود را آغاز نماید مایلم که چند نکته را یادآوری کنم. اولاً بایستی با اعتبارسنجی مداوم و تحقیقات بازار به وسیله طراحی سوالات درست از مشتریان، نسبت به پیشبرد اهداف استارتاپ خود عمل نمایند. در مرحله دوم محصولی منطبق با نظر و همکاری در ایده صاحب برند تولید نموده یا ارائه دهند. تغییر ایده اولیه به شکلی بنیادی به صلاح نخواهد بود. در بحث همکاری فیمابین باید در ابتدا مشخص کنند که تا چه مرحله ای از رشد ایده خواهان همکاری خواهند بود. چه بسا استارتاپ و ایده مطرح شده از نظر میزان موفقیت از محصول صاحب برند پیشی بگیرد و باعث ایجاد مشکل در نحوه سهم خواهی و ادامه روند همکاری شود. باید عنوان کنم که برندهای مطرح خواهان مشارکت با بیش از ۵۰ درصد سهم در سود استارتاپ هستند و در اینجا باید به تیمهای استارتاپی عنوان کنم که ایدهها همیشه به ذهن افراد خلاق خطور خواهد کرد. ایدهی استارتاپی باید روزی از شما جدا شده و بدست افراد دیگر به رشد خود ادامه دهد بنابر این اصطلاحاً با ایده های خود ازدواج نکنید چون با خالی کردن ذهن از یک ایده، پس از مدتی ایدهای منحصربفرد به همراه تجربیات کسب شده کنونی تیم استارتاپی را دست نیافتنی خواهد نمود.
آینده حرکت استارتاپ ها را در ایران چگونه ارزیابی میکنند و به نظرتان هر ایدهای امکان تبدیل شدن به یک استارتاپ را دارد؟
در سوالات قبلی به این مورد اشاره کردم که آیندهی حرکت استارتاپها در ایران باید با فکر و هدایت درست به سرانجام برسد. چه بسا با این هیجان ایجاد شده و راه اندازی استارتاپها بدون بهره گیری از علم بازار و صرفاً با داشتن تخصصی همچون تولید اپلیکیشن میتواند در ادامه بسیاری از استارتاپ ها را با شکست در روند رو به رشد رو به رو کند. ایده برای تبدیل به استارتاپ موفق باید بارها و بارها اعتبارسنجی شود. محصول اولیه یا همان MVP باید به دست افراد مختلفی تست شده و استفاده شود. پیشنهادات و انتقادات در مرحله اولیه راه اندازی کسب و کار شاید فرمول جادویی موفقیت استارتاپ باشد و در آخر بهره گیری از یک مشاور کسب و کار مجرب در زمینه استارتاپها راه را به سمت تولید یک محصول یا خدمت استارتاپی بسیار هموار خواهد کرد
هر پایان هر نکتهای که به نظرتان این مصاحبه را تکمیل خواهد کرد، بفرمایید؟
کشور ما با مشکلات ریز و درشت در مسیر اشتغال، صنعت و کسب و کار نیازمند تزریق خونی جدید به بدنه کسب و کار است و ورود افراد خلاق به این بازار فصل جدیدی از کسب و کار را رقم خواهد زد. کشور ما با داشتن افراد ایده محور و خلاق باید بیش از پیش به مقوله آموزش در مسیر کارآفرینی توجه کند و این پارادایم ایجاد شده به وسیله تکنولوژی را با حمایت وتشویق و ترغیب افراد به وسیله آسان سازی در ایجاد کسب و کار استارتاپی و کارآفرینی در جنبههای جدید بازار و تکنولوژی با رشدی فزاینده رو برو کند.