
شرایط بحرانی، هرچند با پیامدهای نامطلوب اقتصادی و روانی همراه است، اما همواره درسهای ارزشمندی برای مدیریت عملیاتی بحران به همراه دارد. تجربه جنگ ۱۲ روزه در صنعت تندگردشها، ۱۲ آموزه کلیدی را به شرح زیر برجای گذاشت که میتواند چراغ راه سازمانها در مواجهه با بحرانهای آینده باشد:
۱. رهبری به جای مدیریت
در بحران، اولویت با رهبری تحولگرا است، نه مدیریت روزمره. توانایی تصمیمگیری سریع و الهامبخشی به تیم، تفاوتساز است.
۲. تعلق سازمانی و وطنپرستی
وجود حس مشترکِ تعلق (به سازمان و کشور) در نیروهای صف و ستاد، فضای همکاری را در بحران تسهیل میکند.
۳. روانشناسی آرامشِ جدی
به کارگیری تکنیکهای روانشناختی برای ایجاد تعادل بین آرامش و جدیت، همگرایی تیم را افزایش داده و تنشها را کاهش میدهد.
۴. شکوفایی خلاقیت فردی
در بحران، ایدههای عملیاتی از تمام سطوح (از کارگر تا مدیر ارشد) میجوشد. گوش دادن به این صداها راهحلهای غیرمنتظره میآفریند.
۵. تدبیر پیشدستانه
شرکتهایی که سناریوهای بحران را از پیش شبیهسازی کردهاند، در اجرای راهحلهای جایگزین سریعتر و هدفمندتر عمل میکنند.
۶. پدافند غیرعامل
دورههای منظم پدافند غیرعامل و تشکیل ستاد بحران، گام اول پیشگیری و کاهش خسارات است.
۷. جایگزینهای زنجیره تأمین
پیشبینی اقتصاد چرخشی (درون و برون سازمانی) و برنامهریزی برای اختلال در زنجیره ارزش، تابآوری را افزایش میدهد.
۸. زیرساخت فناوری اطلاعات
وجود سرورهای محلی با هوش تجاری برای تجمیع دادهها، حتی در قطعی اینترنت، امکان تصمیمگیری کلان را فراهم میکند.
۹. زیرساختهای اضطراری
تأمین ژنراتور، روشنایی شارژی، و خطوط ارتباطی امن (بیسیم/پیجر) از الزامات فعالیت در بحران است.
۱۰. بازگشت به روشهای سنتی
بازآفرینی فرآیندهای فیزیکی (فروش، توزیع، اسناد کاغذی) و ذخیره سوخت/خودروی استندبای، حیاتی است.
۱۱. ساختار آفلاین
ساختارهای موقت آفلاین در شبکه و دیوایسها، امکان تداوم اجرای امور را فراهم میکند.
۱۲. فرابودجه بحران
تخصیص ذخیره مالی ویژه برای هزینههای پیشبینینشده، توان عملیاتی را در بحران افزایش میدهد.
جمعبندی
این آموزهها نشان میدهد که پیشبینی، تمرین، و انعطافپذیری سه رکن مدیریت بحران هستند. امید است با بهکارگیری این درسها، دیگر شاهد تکرار رخدادهای تلخ برای صنعت و کشور نباشیم.
حمید رضا هنرمند
مدیرمحصول شرکت پخش سراسری بازارگستر پگاه