ام بی ای نیوز: انتخابهای شغلی در سرزمینهای گیمآوترونز محدود است. شاید علتش این باشد که همه میخواهند همدیگر را بکشند و به همین دلیل تنها شغل اصلی، کشتن همدیگر یا دستور دادن به دیگران برای قتل افراد است. اما برای یک لحظه تصور کنید اگر خدایان قدیمی و جدید، تصمیم میگرفتند با دادن شغلهایی در محیطی کاملا متفاوت، این شخصیتهای دوستداشتنی ما را بیازمایند چه میشد؟ منظورم از محیط متفاوت، امکان کار در یک آژانس تبلیغاتی است. یک آژانس دیجیتالی در هند شخصیتهای گیمآوترونز را در جایگاههای مختلف آژانس قرار داده و برای این کار از ویژگیهای هر کدام کمک گرفته است. تیریون لنیستر- کپیرایتراین کاریاست که من میکنم؛ مست میکنم و از همه چیز سر در میآورم.جان اسنو- منابع انسانیتو هیچچیز نمیفهمی جان اسنوسمول تارلی- کارآموز دنریس تارگرین- مدیرعاملآنها دو انتخاب دارند، یا در دنیای تازهی من زندگی کنند یا اینکه در دنیای قدیمی خودشان بمیرند.رمزی بولتون- مشتریاگر در خیالتان قرار است به پایان خوش برسید، باید بگویم سخت در اشتباهید.پیتر بیلیش- استراتژیستآنچه که از آن بیخبریم، مرگمان را موجب میشود.سرسی- مدیر خلاقیتتنها راه وفاداری مردم، این است که اطمینان داشته باشی از تو میترسند.میساندی- کُدنویسچطور یک نفر میتواند به هشت زبان حرف بزند؟زن سرخپوش- مشتریتنها یک جهنم وجود دارد، همانی که در آن زندگی میکنیم. آنسالید- طراحما به دستورهای اربابمان گوش میدهیم.کلاغ سه چشم- متخصص سئوهمیشه حواسم به شما بوده است، زندگیهای همهی شما را با هزار و یک چشمم میبینم. کرم خاکستری- مدیر هنر؛ برادران، هیچکس قرار نیست به شما آزادی بدهد. لرد وریس- امور مشتریان؛ شاید ما به زندگی با ترس آنچنان خوکردهایم که گمان میکنیم راه دیگری برای زندگی وجود ندارد. میس تایرل- مدیر رسانه؛ من ارباب سکهها هستم. نستوریس بانک آهنی- حسابدار؛ اینجا کتابهای ما با اعداد پر شده است. مترجم: نازنين کي نژادwww.boredpanda.com
خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد